صنعت بازیهای ویدیویی هم درست مانند حوزههای سرگرمی دیگر مثل فیلم و سینما، همیشه شاهد بهترین بازاریابیهایی بوده که در نهایت محصول نهایی آنقدرها که نشان داده شده بود، خوب از آب در نیامد و به طرز شگفتانگیزی به یکی از ناامیدکنندهترین محصولات تمام تاریخ تبدیل شدهاند. در این گیم لیست جدید از فروشگاه دراگون شاپ، به معرفی ۱۵ بازی میپردازیم که شاید بهترین بازاریابیها را داشتهاند، اما قطع به یقیین ناامیدکنندهترین تجربه هر بازیکن بوده است.
حتما همه شما مخاطبان عزیز این ضرب المثل را میدانید که میگوید:« بازیای که تأخیر میخورد در نهایت خوب است، اما یک بازی که عجولانه منتشر میشود، برای همیشه بد باقی میماند». در این بین یک سری استثنائاتی هم وجود دارد که محصولاتی را میبینیم که به خودی خود نه خوب هستند و نه بد؛ بلکه صرفا نتوانستند انتظارات [بعضاً بیش از حد] مخاطبان خودشان را برآورده کنند و به خاطر دست کم گرفته شدهنشان، حتی امروزه به زور در ذهن برخی از طرفداران باقی ماندهاند.
برای مطالعه بیشتر از سلسله مقالات گیم لیست:
۱۵ بازی ویدیویی جدید که کارهای منحصر به فردی انجام میدهند
۱۵ بازی تکنفره که باعث اختلاف طرفداران شد
۱۵ بازی نسل هفتم که باید برای پلی استیشن ۵ بازسازی شوند
۱۵ بازی داستانی ارزان که باید تجربهشان کنید
در مورد بازیهایی که تجربهای ناامیدکننده را ارائه کردهاند، صرف نظر از زمان توسعه و منابع اختصاص داده شده، چطور باید صحبت کنیم؟ در حقیقت ما قصد داریم در مورد آن دسته از دنبالههایی که نمیتوانند با نسخههای پیشین خود مقایسه شوند صحبت کنیم، چه رسد به اینکه به تنهایی به عنوان محصولی قابل توجه و برجسته در مقالهای جداگانه بگنجند! چنین عناوینی در صنعت بازیهای ویدیویی رایج هستند؛ به خصوص با توجه به تعداد زیادی از دنبالهها و محصولات پرفروش سالهای گذشته که سر جمع وضعیت خوبی را حتی برای تیمهای سازندهشان نیز روبهراه نکردهاند. به هر حال، به رسم تمام مقالات منتشر شده گیم لیست از فروشگاه دراگون شاپ، برای آشنایی بیشتر با این ۱۵ بازی که قسمت اولش را مطالعه میکنید، خط زیر را دنبال کنید.
شماره ۳۰ | بازی Mirror’s Edge Catalyst
پلتفرمها: پلی استیشن 4، ایکس باکس وان، رایانههای شخصی و سرویسهای ابری
این واقعیت که دنیای مجموعه Mirror’s Edge چنین پتانسیل دستنخوردهای داشت، به حدی که خیلیها به دنبال نسخه جدیدی از آن برای سالها پس از عرضه این نسخه بودند، گواهی بر تاثیر آن است. مدل پارکور کاری اول شخصی که این محصول ارائه داد، در عناوین دیگری از جمله سری بازی Dying Light اثری از استودیوی بازیسازی لهستانی تک لند (Techland) هم دیده شد که به یکی از ویژگیهای برجسته، مثبت و مهم آن تبدیل گردید؛ اما تمرکز بر روی قابلیت پلتفرمینگ و پرش مبتنی بر مهارت، بدون ذکر دنیای دیستوپیایی باشکوه آن، به برجسته شدن همه چیزهایی که شرکت الکترونیک آرتز (Electronic Arts) یا همان EA خودمان تبلیغ میکرد، نزدیک شد.
بنابراین زمانی که استودیوی بازیسازی دایس (DICE) سرانجام Mirror’s Edge Catalyst را معرفی کرد که دنیای بازتری را نسبت به نسخه قبلی ارائه میکرد، هیجانات پیرامون آن محسوس بود. حتی اگر مشخص شود که راهاندازی مجدد آن باعث کمک به کل فرانچایز است، باز همین ابعاد بزرگ جدید مخاطبان را برای تجربهای نوین تحریک میکرد. در حالی که حرکت روان و کنترلهای پاسخگو را حفظ میکرد، جهان بیثبات، داستانی کاملا بی روح و پایان بیمعنا کافی بود تا همه چیز مجموعه به طور کلی خراب شود. استودیوی بازیسازی دایس هیچ برنامه ای برای بازگشت به این فرنچایز ندارد و با وجود تمام جنبه های جذابش، Mirror’s Edge تقریباً برای همیشه مرده است و بهتر است یکبار برای همیشه نامش را در این گیم لیست قرار دهیم.
شماره ۲۹ | بازی Rise of the Ronin
پلتفرمها: پلی استیشن 5
حتی خودم هم فکر نمیکردم که یکی از جدیدترین آثار کمپانی سونی در این گیم لیست به همین زودیها قرار گیرد، چراکه ما عناوین ناامیدکننده دیگری را هم داریم که بخواهیم جایگاهی از این مقاله را به آنها اختصاص دهیم. با این حال، به عنوان یکی از طرفداران سری بازی Nioh از استودیوی بازیسازی تیم نینجا (Team Ninja) و حتی لذت بردن از تجربه بازی Wo Long: Fallen Dynasty، غم انگیز است که ببینیم بازی Rise of the Ronin چگونه ظاهر شد. از یک طرف، برای مبارزاتش و حتی مسیرهایی که میتوانید داستان را انتخاب کنید، ستایش من و اکثر مخاطبان و منتقدان را به دست آورده و از سوی دیگر، منتقدان از دنیای باز، صداگذاری انگلیسی، نحوه روایی و ارتباط بین مراحل اصلی و فرعی و جلوههای بصری آن ابراز ناامیدی کردهاند.
در حالی که مقایسههای زیادی بین این بازی با آخرین ساخته استودیوی بازیسازی ساکر پانچ (Sucker Punch) یعنی بازی Ghost of Tsushima وجود دارد، اما من احساس میکنم که هر دو به اندازه کافی متمایز هستند و سعی میکنند کار خودشان را به نحو احسنت انجام دهند. پس چرا Rise of the Ronin اینقدر ضعیف است؟ خب، برای شروع، این نسخه انحصاری برای کنسول پلی استیشن 5 است که به مدت هفت سال با پشتیبانی شرکت ژاپنی سونی (Sony) در دست توسعه قرار داشت که انتظارات خاصی را ایجاد میکند. این بدان معنا نیست که همه بررسیها به یک اندازه برای بازی سخت بوده است، همانطور که امتیاز متا اسکور آن عدد ۷۶ را نشان میدهد، اما قرار گرفتن در رتبه پنجم پرفروشترین آثار فیزیکی بازار بریتانیا در زمان انتشار و سقوط به رتبه چهاردهم در یک هفته پس از انتشار چیزی جز ناامیدکننده بودن این اثر را به ما و تیم سازندهاش نشان نمیدهد.
شماره ۲۸ | بازی Need for Speed (2015)
پلتفرمها: پلی استیشن 4، ایکس باکس وان، رایانههای شخصی و کنسولهای نسل کنونی (به واسطه قابلیت پشتیبانی از نسل قبل)
احتمالا همه شما مخاطبان عزیزی که در حال مطالعه کردن این گیم لیست هستید، چنین موضوعی را میدانید که سالها درخواست برای ساخت محصولی جدید از Need for Speed Underground به استودیوی بازیسازی الکترونیک آرتز ارائه شد؛ ولی تیم سازنده مسیر دیگری را با استفاده از افسانههای دنیای مسابقات رانندگی در دنیای واقعی مانند کن بلاک را انتخاب کرد که در نهایت کل شاکله نسخه جدید درباره گروهی از رانندگان مسابقات خیابانی بود که در تلاش برای جلب توجه بودند.
در حالی که سفارشیسازی و جلوههای گرافیکی و فنی مورد تحسین قرار گرفت، اما داستان غیر جالب، هوش مصنوعی مستعد بسیار ضعیف، اجبار برای تجربه بخش چندنفره و فقدان ویژگیهای خاص (از جمله مسابقه درگ) طرفداران را عصبانی کرد. همچنین شرط همیشه آنلاین بودن یکی دیگر از اتفاقاتی بود که این نسخه از مجموعه نید فور اسپید را بدون هیچ چشم داشتی میان انبوهی از خاطرات دفن کرد. به طور کلی این بازی میتوانست به عنوان یکی از ضعیفترین بازیهای این فرنچایز در صدر جدول قرار گیرد، اما پس از آن نسخه Payback منتشر شد و بهشدت سطح مجموعه را پایین آورد.
شماره ۲۷ | بازی Biomutant
پلتفرمها: پلی استیشن 4، پلی استیشن 5، ایکس باکس وان، ایکس باکس سری ایکس، ایکس باکس سری اس، رایانههای شخصی و نینتندو سوئیچ
وقتی بازیای مانند Biomutant نوید دنیایی عظیم با انتخابها و پیامدهای مختلف، سفارشیسازی گسترده شخصیتها، وجود وسایل نقلیه، داشتن مکانیزمهای رزمی عمیق و خیلی چیزهای دیگر را میدهد، سخت است که مخاطبی آنها را ببینید و بشنود، اما برای تجربهاش هایپ نشود.
این واقعیت که بازی Biomutant حدود پنج سال توسط استودیوی بازیسازی اکسپریمنت ۱۰۱ در حال ساخت بود و تیم سازنده متشکل از توسعه دهندگان سابق سری بازی جهان باز Just Cause بود، بیشتر به این امر کمک کرد تا مخاطبان به پیروزی نهایی آن در ژانر شوتر نقشآفرینی فکر کنند. با این حال، تمام آن بخشهای جذاب، از داستان و سیستمهای جنگی گرفته تا طراحی ماموریت و راوی آزاردهندهاش، بسیار کم عمق بودند. یک به روز رسانی عظیم بعدها توانست به بهبود اوضاع کمک کند و با فروش یک میلیون واحدی در چند ماه، فاصله زیادی با شکست ایجاد نماید، اما هنوز راه هایی در پیش دارد که شاید تیم سازنده دیگر توان یا علاقهای برای ادامه دادنش نداشته باشند و به همین خاطر است که Biomutant جایگاه دیگری از این گیم لیست را از آن خودش کرده است.
شماره ۲۶ | بازی The Order: 1886
پلتفرمها: پلی استیشن 4
آخرین ساخته استودیوی بازیسازی ردی ات داون (Ready At Dawn) که ۹ سال پیش به صورت انحصاری برای کنسول پلی استیشن 4 روانه بازار شد، به خاطر گرافیکش و طراحی عالی تیم سازنده در خصوص انیمیشن و نورپردازی فوق العاده صورت، توجه زیادی را به خود جلب کرد که بدون شک حتی تجربه کردن این اثر در روزهای کنونی هم اصلا این موضوع را از واقعیت پنهان نمیکند که انگار در حال تجربه محصولی در سطح عناوین نسل نهمی هستید و بارها نام این اثر را در گیم لیست های مختلف آوردهایم.
این بازی با تمام کم و کاستیهایش نیز مورد تحسین قابل توجهی قرار گرفت، اما بقیه چیزها بسیار مورد انتظار بود. بخش داستانی به شدت زودگذر و کوتاه بود و حتی دو مأموریت از تمام ۱۵ مأموریت موجود در گیم پلی نیز به صورت صحنههای میانپرده صورت میگرفت. با وجود داستانی ناامید کننده (و البته با وجود چنین محیط و پیش فرض جذاب) و اتکای بیش از حد به رویدادهای سریع که گیم پلی کلی را تحت تأثیر قرار می داد. پایان دادن به یک محصولی که شاید میتوانست دنبالهای داشته باشد، بدون چشماندازی برای نسخههای بعدی نیز کمکی نکرد و به همین خاطر بود که تیم سازنده ورشکست شد و دیگر خبری از آن نیست.
شماره ۲۵ | بازی Exoprimal
پلتفرمها: پلی استیشن 4، پلی استیشن 5، ایکس باکس وان، ایکس باکس سری ایکس، ایکس باکس سری اس، رایانههای شخصی و سرویسهای ابری
خلبانی با لباسهای آهنین در فضای مختلف شهری برای نبرد با انبوهی از دایناسورهایی که به خاطر پورتالی، سر از زندگی مدرن انسانها درآوردهاند؛ از نظر تئوری ایده خوبی به نظر می رسد، اما بیایید به این بازی با پتانسیل قابلیت سرویس محور بودن را اضافه کنیم… به نظر شما چه اتفاقی برای آن میافتد؟پیوستن استودیوی بازیسازی کپکام (Capcom) به این روند (یعنی ساخت بازیهای سرویس محور) منجر به خلق اثری به نام Exoprimal شد که داستانی متمرکز بر سفر در زمان، رویارویی با ماشین شبیهسازیهای که توسط یک هوش مصنوعی سرکش به نام Leviathan اجرا و هدایت میشد و همچنین بکشتن بسیاری از دایناسورهایی که قصد دارند تا زندگی انسانهای مدرن را زیر پاهایشان له کنند، داشت.
داستان از هم گسیخته به نظر میرسید و با حضور شخصیتهایی که شخصیسازی کمی روی آنها جواب میداد و تنوع کمنظیر نقشه و اهداف تکراری، ارزش تجربه این اثر آنلاین و سرویس محور را کاهش داد. توسعه دهنده حداقل حالتهای مختلف را گسترش داده است؛ در حالی که انواع جدیدی از آلفا Exosuits را نیز اکنون به گیم پلی محصول خود اضافه کرده (انواع حالتهای بتا هم قرار است به زودی منتشر شود)، اما وضعیت راه اندازی آن به گونهای ضعیف بود که از قبل جایگاهی برای آن در این گیم لیست ذخیره کردهام.
شماره ۲۴ | بازی Star Fox Zero
پلتفرمها: Wii U
با اینکه مجموعه Star Fox بهترین عملکرد را از زمان اوج گرفتنش با انتشار بازی Star Fox 64 داشته است، اما استودیوی بازیسازی پلاتینیوم گیمز (PlatinumGames) را به نوعی دیگر درگیر کرده و باعث افول محصولی شدیم که شاید به پایان عمر کنسول دستی و نسبتا محبوب Wii U کمک بزرگی کرد.
مطمئناً، کنترلهای Wii U یک تجربه عکاسی قانعکننده را فراهم میکنند. همانطور که احتمالاً حدس زدهاید، گیم پلی بازی Star Fox Zero اینطور نیست؛ چراکه کنترلها به دلیل ناکارآمدی آنها مورد انتقاد قرار گرفتند. همچنین هیچ مکانیزیمی در طول گیمپلی کمکی نکرد که این تجربه به شدت با تجربه بازی Star Fox 64 نزدیک باشد و مخاطبان را قانع کند که هنوز هم فرانچایز یادشده بهترین عملکرد را دارد. اگرچه برخی از منتقدان از این رویکرد لذت بردند، ولی این مجموعه با فروش کمتر از 500000 نسخه در سراسر جهان، آن را با شکست مواجه کرد و از آن زمان تاکنون هیچ موردی برای ادامه دادن این سری وجود نداشته است و بعید میدانم که دیگر نام این بازی را در سایر مقالات گیم لیست مشاهده کنیم.
شماره ۲۳ | بازی Thief (2014)
پلتفرمها: پلی استیشن 3، پلی استیشن 4، ایکس باکس ۳۶۰، ایکس باکس وان، رایانههای شخصی و مک او اس
یکی از محبوبترین سری بازیهای مخفی کاری کلاسیک در تمام دوران، بازی Thief از استودیوی بازیسازی ایدوس مونترال (Eidos Montreal) است که برای بازیکنان رایانه شخصی انقلابی درست همانند سری بازی Metal Gear Solid برای کنسولها در نظر گرفته شد و اصلا دوست نداشتم تا نام یکی از دست کم گرفته شدهترین بازیهای تاریخ را در این گیم لیست بیاوریم!
بنابراین وقتی استودیوی بازیسازی ایدوس مونترال اعلام کرد که یک راهاندازی مجدد در انتظار مخاطبان قرار دارد، همه هیجانزده شدهاند و شاید کمی دلهره هم پیرامون مشاهده کردن این خبر وجود داشت، بهویژه پس از اینکه صداپیشه شخصیت اصلی سری بازی Thief جای خودش را به یک صداپیشه جدید داد. یک عملکرد کسل کننده کمترین مشکل بازی بود، با طراحی مراحل غیر قابل باور، هوش مصنوعی و داستان که همگی ظاهری نامناسب داشتند. در حالی که نظرات مخاطبان بیشتر به سمت بالا بود و اینها را میتوان در بخش نظرات وب سایت متاکریتیک مشاهده کرد، اما بازی Thief (2014) نتوانست با نسخههای اصلی در آزادی و انتخاب بازیکن مطابقت داشته باشد.
شماره ۲۲ | بازی Days Gone
پلتفرمها: پلی استیشن 4 و رایانههای شخصی
ستایش بازی Days Gone به عنوان یک محصول جهان باز بقاء محور زامبی کشی از استودیو بازیسازی بند (Bend)، زمانی که در پلیاستیشن پلاس رایگان بود، بیشتر به چشم خورد. تحسین کامل تیم سازنده برای پایبندی به هر آنچیزی که نشان داده بودهاند و افزودن محتوا و ویژگیهای جدید قابل توجه از واکنش مخاطبان و منتقدان در سراسر جهان بود؛ اما این بازی پتانسیل تبدیل شدن به مجموعه را نداشت و به همین خاطر است که کمپانی ژاپنی سونی جلو توسعه نسخه جدیدش را گرفت. نکته منفی به دلیل است که باگهای بیش از حد، مشکلات عملکردی و صفحه بارگذاری طولانی (که پس از کشته شدن مدت زمان زیادی طول میکشد تا همه چیز آماده تجربه مجدد شود) به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. البته بهتر است تا چیزی از داستان بی مزه و دیالوگهای افتضاح آن نگفته شود. دنیای جهان باز، مکانیزم تعمیر و نگهداری موتورسیکلت، سیستم تیراندازی و تقریباً همه چیز جنبههای منفی خاص خودش را داشت.
اشتباه نکنید، بازی Days Gone نکات مثبتی هم در دل خودش قرار داده بود. به عنوان مثال از وجود انبوهی از مردگان متحرک که به صورت بینظیر گیمپلی را تحت تاثیر قرار میدادند گرفته تا مکانیزم پیشرفت و موارد دیگر باعث شد تا آخرین ساخته تیم سازنده فروش قابل توجهی را به دست آورد. این بازی برای سه هفته متوالی در صدر جدول فیزیکی بریتانیا قرار گرفت و از مجموع بازیهای قبلی استودیوی بازیسازی بند فروش بیشتری داشت. با این حال، آن را به هیچ وجه نزدیک به خطوط بالای تعیین شده توسط عناوین انحصاری پلی استیشن و سونی نشد. شاید به همین دلیل، سونی به ساخت دنباله آن چراغ سبز نشان نداد و کارگردانان جان گاروین و جف راس متعاقبا استودیو را ترک کردند. همانطور که این بازی در حال حاضر محبوب است، نمیتوان انکار کرد که Days Gone در زمان انتشارش هم تحت تأثیر قرار گرفت و امیدواریم در آینده برای مقالات بهترین بازیها، نام دنباله این بازی را در گیم لیست ببینیم.
شماره ۲۱ | بازی RAGE 2
پلتفرمها: پلی استیشن 4، ایکس باکس وان، رایانههای شخصی و سرویسهای ابری
در زمان خود، بازی RAGE در تلاش بود تا کاری را از نظر تکنولوژیکی جلوتر از زمان خودش انجام دهد. این واقعیت که پس از دستاوردهای موفقیتآمیزتر مجموعه Borderlands، که حس و حال بازی Mad Max از یک سرزمین بایر پسا آخرالزمانی را به مراتب بهتر به تصویر میکشید،به این امر نیز کمکی نکرد. با این وجود، به خاطر جلوههای بصری، مکانیزمهای رزمی، ماموریتهای جانبی و هوش مصنوعی مورد تحسین مخاطبان و منتقدان قرار گرفت و اصولا در مقالات گیم لیست دیگر هم به این موضوع اشاره کرده بودهایم.
با انتشار بازی RAGE 2، استودیوی بازیسازی آوالانچ (Avalanche) تصمیم گرفت تا به سراغ یک محصول تیراندازی اول شخص جهان باز سنتی که از وسایل نقلیه در دل گیمپلی آن استفاده شده است، برود. شما اردوگاههای مختلفی از دشمنان معمولی را داشتید که آماده پاکسازی از هرگونه تهدیدی بودهاند. برخی از نقاط مورد علاقه و کاروانهای دشمن را برای حمله داشتید، در حالی که داستان «gather the MacGuffins» قبل از رویارویی با باس فایت نهایی یکی از نکات موردتوجه مخاطبان و منتقدان در طول بازی بود. سیستم مبارزات و جلوههای بصری هنوز هم شایسته ستایش هستند، اما همه چیز موجود نسبت به نسخه اصلی کاهش یافته بود و تیم سازنده برای یک مشت دلار بیشتر از سیستم ریز تراکنشهای کوچکی استفاده کرد.
شماره ۲۰ | بازی Immortals of Aveum
پلتفرمها: پلی استیشن 5، ایکس باکس سری ایکس، ایکس باکس سری اس و رایانههای شخصی
بازی Immortals of Aveum که از یک تیم جدید با چرخه توسعه پنج ساله و تاکید بر یک کمپین تک نفره بدون وجود سیستم ریزتراکنشها یا همان پرداختهای درون برنامهای آمده بود، یک تلاش قابل ستایش شناخته میشود؛ اما به طور معمول همه مخاطبان و منتقدان مشکلاتی با داستان به صورت کلی، مشکلات گرافیکی روی کنسولها، وجود دیالوگهای ناخوشایند (با تلاش بازیگران برای ارتقای آن) و کنترلها به صورت محسوس داشتهاند که همین روند باعث شد تا جایگاه بیستم این گیم لیست در اختیار آخرین ساخته استودیوی بازیسازی اسندنت (Ascendant Studios) قرار گیرد.
با تاکید بر مبارزات سریع مبتنی بر جادوگری، رویاروییها میتوانند تکراری به نظر برسند و در نهایت با توجه به برخی ستهای تاثیرگذار، کمکم به نظر میرسند. در طول این مدت، بازی یادشده باز هم بهروزرسانیها و محتوای جدید دریافت کرد و طرفدارانی را به دایره مخاطبان خودش افزود، اما به هر حال بازی Immortals of Aveum نتوانست اثری از خودش در صنعت بازیهای ویدیویی به جای بگذارد.
شماره ۱۹ | بازی Shenmue 3
پلتفرمها: پلی استیشن 4 و رایانههای شخصی
دنبالهای که طرفداران (و سازنده یو سوزوکی) از زمان انتشار نسخه دوم در سال ۲۰۰۱ آرزوی آن را داشتند، بالاخره به حقیقت پیوست و در نهایت به صورت جهانی منتشر شد. سالها پس از اعلام این موضوع که بازی Shenmue 3 در دست ساخت قرار دارد و تیم سازنده استودیوی بازیسازی نیلو (Neilo) به بودجه موردنظر خودش برای توسعه این عنوان هنوز دست پیدا نکرده، با حمایتهای مردمی که شکل گرفت، بیش از ۶ میلیون دلار مبلغ هنگفت سرمایهگذاری جذب شد.
از این رو ما این بازی را در گیم لیست خود قراردادهایم که بازه زمانی انتشارش سرانجام چهار سال بعد از جمعآوری بودجه موردنیاز اتفاق افتاد و به دلیل انحصاری بودن در فروشگاه اپیک گیمز (Epic Games) و قرارداد انتشار با شرکت ناشر دیپ سیلور (Deep Silver)، در جنجال فرو رفت. بازی Shenmue 3 سرانجام در سال ۲۰۱۵ وارد بازارهای جهانی شد و به دلیل داشتن مکانیزمها و خط داستانی قدیمیاش که به یک نسخه بد تبدیل شده بود، مورد بررسی قرار گرفت و دیگر خبری از ساخت نسخههای بعدی و حتی علاقه طرفداران به آن طی این سالها به گوش نرسید. در حالی که برخی معتقد بودند که هنوز مکاینزمهای قدیمی جذاب است، اما در نهایت احساس بی اهمیتی کرد و فقط فصل دیگری از داستان در حال انجام بود که احتمالاً برای همیشه به پایان رسید.
شماره ۱۸ | بازی The Callisto Protocol
پلتفرمها: پلی استیشن 4، پلی استیشن 5، ایکس باکس وان، ایکس باکس سری ایکس، ایکس باکس سری اس، رایانههای شخصی و سرویسهای ابری
اصولاً جانشینان معنوی آثار کلاسیک از سازندگان بزرگ هرگز در جلب توجه کوتاهی نمیکنند، همانطور که این موضوع در خصوص بازی The Callisto Protocol از استودیوی بازیسازی استرایکینگ دیستنس (Striking Distance) دیده میشود. این بازی به نوعی ادای احترام به مجموعه Dead Space بود که در زمان انتشار، نسخه اول دد اسپیس توسط استودیوی بازیسازی الکترونیک آرتز بازسازی اساسی شده بود، اما به هر حال تصاویری فوقالعاده را به نمایش میگذارد که با سکانسهای مرگبار فوقالعاده و ترسناک برجسته شدهاند.
تأخیرهای متعدد و اعلام بحرانهای موجود در استودیوی سازنده البته یکی از مواردی بود که شاید باعث شد تا این بازی به پتانسیل واقعی خودش نرسد و همچنین مشکلات عملکرد در زمان عرضه باعث شدهاند که ما در این گیم لیست از یکی از دسته کم گرفته شدهترین آثار منتشر شده در نسل نهم پذیرایی کنیم. البته، با وجود همه اینها، این تجربه به دلیل خطی بودن آشکار با نبردهای تنومند و نامرغوب، نداشتن گزینهای برای رد شدن از صحنههای مرگ، زمان پخش کوتاه بخش داستانی، انبوهی از پتانسیل های ناشناخته و در نهایت عدم دقت در به ارث بردن از محتوای مجموعه Dead Space باعث از بین رفتن خیلی از ویژگیهای بازی The Callisto Protocol شد.
شماره ۱۷ | بازی Rainbow Six Extraction
پلتفرمها: پلی استیشن 4، پلی استیشن 5، ایکس باکس وان، ایکس باکس سری ایکس، ایکس باکس سری اس، رایانههای شخصی و سرویس آمازون لونا
پس از موفقیت حالت محدود Outbreak در بازی Rainbow Six Siege، استودیوی بازیسازی فرانسوی یوبیسافت (Ubisoft) همان کاری را انجام داد که هر ناشری ممکن است مرتکب چنین اشتباه بزرگ شود و موضوع اصلی این بود که تیم سازنده یکی از حالتهای پرطرفدار بازی تیراندازی تاکیتیکی خود را به یک بازی جدید تبدیل کرده و از آن درآمد کسب کرد. در حقیقت بازی Rainbow Six Extraction مدتی طول می کشد تا در زمان درست منتشر شود؛ چراکه در ابتدا به عنوان Rainbow Six Quarantine شناخته میشود و قرار بود در سال 2019 روانه بازار شود (و در نهایت به دلایل واضح نام آن کنار گذاشته شد).
سرانجام پس از تأخیرهای متعدد، این بازی در ژانویه ۲۰۲۲ وارد گود اصلی رقابت با بازیهای هم سبک شد و خود را به عنوان میدانی از مناطق به هم پیوسته با اهداف و دشمنانی که به طور منظم تولید شده بودند، نشان داد. بر خلاف بازی Rainbow Six Siege که بازیکنان در قامت PvP (یعنی پلیر در برابر پلیر) مقابل یکدیگر قرار میگرفتند، این بازی شرایطی را محیا کرده بود که همه بازیکنان در کنار دوستان خود با نیروههای متخاصم مجهز به هوش مصنوعی به رقابت بپردازند. محتوای پراکنده، اهداف وحشتناک، هوش مصنوعی بد، داستان خنده دار و تکراری متأسفانه باعث ایجاد یک تجربه کسل کننده شد که هیچکس آن را دوست نداشت. در حالی که توسعهدهنده در هفته اول سه میلیون بازیکن را جذب کرد (احتمالاً لطف سرویس گیم پس شامل حال یوبیسافت شده است)، پیدا کردن کسی که آن را در ماه اول به خوبی تجربه کرده باشد، سخت است.
شماره ۱۶ | بازی Crackdown 3
پلتفرمها: ایکس باکس وان، رایانههای شخصی و سرویس ابری ایکس باکس
قبل از اینکه غول صنعت سرگرمی آمریکایی یعنی مایکروسافت (Microsoft) بازیهای ابری را از طریق سرویس محبوب خودش یعنی گیم پس به اجرا درآورد، قدرت محاسباتی آن و اینکه چگونه بازیها را متحول میکنند، با مخاطبان به اشتراک گذاشته شده بود که میتوانست داستانهای مختلفی را ایجاد کند. بازی Crackdown 3 نمونه ای بود که به عنوان داشتن یک جهان باز کاملاً تخریب پذیر تبلیغ می شد و از این رو یکی از بدترین محصولات سرویس محوری بود که مایکروسافت میتوانست آن را برای کنسولهای خانگی و سرویس ابریاش تبلیغ کند.
در نهایت وضعیت بازی Crackdown 3 به یک حالت جداگانه تنزل یافت که به سرعت از بین رفت، در حالی که بخش پایه داستانی پس از سالها تاخیر به دست مخاطبانش رسید و خشم همه آنها را برای طراحی قدیمی و تکراریاش ایجاد کرد، باعث شد که دیگر کسی به فکر نسخه جدید نباشد. آیا با این بازی میتوانید سرگرمی داشته باشید؟ مطمئناً، اما با آنچه که مایکروسافت این پروژه را تبلیغ میکرد، فاصله زیادی داشت و با جهش بزرگ بعدی این فرنچایز فاصله زیادی دارد؛ به طوریکه شاید در گیم لیست که پیرامون بازیهای فراموش شده خواهیم نوشت، نام این بازی را دوباره به قلم بیاوریم.
شماره ۱۵ | بازی Resident Evil 3 (2020)
پلتفرمها: پلی استیشن 4، پلی استیشن 5، ایکس باکس وان، ایکس باکس سری ایکس، ایکس باکس سری اس، رایانههای شخصی، نینتندو سوئیچ و سرویسهای ابری
بازی Resident Evil 3: Nemesis که احتمالا شما آن را با نام دیگری یعنی Resident Evil 3: Remake میشناسید، به دلیل طول کوتاهتر کردن و ویژگیهای نامتعارف (مانند شخصیتهای شرور) همیشه مکان عجیبی را در خاطرات بازیکنان اشغال کرده است. انتشار این نسخه در سایه موفقیت انتشار نسخه بازسازی شده بازی Resident Evil 2 هیچ کمکی به تیم سازنده نکرد و متاسفانه، سرنوشت شومی در انتظار بازسازی Resident Evil 3 بود. با توجه به برخی جلوههای بصری و نبردی فوقالعاده، بیشتر به خاطر حذف مناطقی پرطرفدار ( اعم از تالار شهر، برج ساعت و موارد دیگر که در نسخه اصلی وجود داشت) یا تغییر برخی از نمادینترین لحظات نسخه اصلی در بین طرفداران قابل توجه بود.
بدون داشتن هیچ سکانس پایانی، هیچ یک از این مواردی که گفته شد، احساس خوشایندی به بازیکنان نداد. این واقعیت که قابلیت Mercenaries در گیم پلی گنجانده نشده بود، اما ما نسخه فرعی را همزمان با انتشار نسخه بازسازی شده شماره سوم با نام Resistance را دریافت کردیم که یک حالت چند نفره نامتقارن و وحشتناک بود، به نشان دادن موفقیتهای این بازی کمک نکرد. حتی با فروش ۸.۴ میلیون نسخهای در سراسر جهان، بازی Resident Evil 3 ضعیفترین بازسازیهای مدرن محسوب میشود که ما آن را وارد این گیم لیست کردهایم.
با این حساب، قسمت اول ۱۵ بازی ناامیدکننده تاریخ به پایان میرسد و در مقاله بعدی از گیم لیست که مربوط به شماره دوم این سلسله مقاله است، محصولات دیگری را معرفی خواهیم کرد که احتمالا تعجب شما را بر میانگیزد. شما مخاطبان عزیز میتوانید هم اکنون بازیهای موردنظر خودتان را به صورت فیزیکی یا اکانت دیجیتالی با ضمانت بهترین قیمت و ارسال سریع از فروشگاه دراگون شاپ خریداری کرده و تجربه خرید یا بازی خودتان را با ما و سایر بازیکنان به اشتراک بگذارید.
نظر شما در خصوص این گیم لیست چیست؟ آیا شما هم یکی از کسانی بودهاید که به تجربه هر یک از محصولات تیم سازنده این مجموعه پرداخته بودهاند؟ در صورت مثبت بودن نظرات، خرید و تجربه کدام یک از بازیهای ساخته شده و معرفی شده در این گیم لیست را به سایر دوستان خود و مخاطبان همراه فروشگاه پیشنهاد میکنید؟ نظرات خود را با ما به اشتراک گذاشته و سایر اخبار و مقالات مرتبط با حوزه بازیهای ویدیویی را از طریق صفحه اصلی پیگیری و مطالعه کنید.
لینک منبع: GamingBolt
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.