بعد از این همه محصول منتشر شده از سوی استودیوی بازیسازی رمدی اینترتیمنت (Remedy Entertainment)، بالاخره سم لیک (Sam Lake) به عنوان کارگردان و نویسنده فعال در حوزه بازیهای ویدیویی که استودیوی یادشده را میچرخاند، پس از سپری شدن ۱۳ سال، اقدام به انتشار بازی Alan Wake 2 کرد که یکی از بهترینها در نوع خودش بوده و البته از لحاظ عملکردی در حوزههای انتقادی و تجاری هم حرفهای زیادی برای گفتن داشته است. با این حال، میخواهیم در این نقد و بررسی اختصاصی از فروشگاه دراگون شاپ به بررسی این موضوع بپردازیم که آیا ماجراجویی جدید الن ویک برای کاربران مناسب و رضایتبخش خواهد بود یا خیر؟
برای همه مخاطبان، بازیهای استودیوی بازیسازی رمدی اینرتیتمنت از آن دسته از محصولات سرگرمکننده و قابل درکی نیست که بعد از یک یا دو دور تجربه، از آن تعریف و تجمید کرده و به سراغ بازی بعدی خودتان بروید. درک و فهمیدن داستان بازی Alan Wake 2 که جدیدترین محصول استودیوی سم لیک است، نیاز به تجربه چندباره دارد تا تازه متوجه شوید که در جهان پیرامون الن ویک، چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است!
این موضوع در ابتداییترین صحنههای بازی Alan Wake 2 مشاهده میشود؛ جایی که شما کنترل مردی برهنه، با کلهای طاس و سن میانسالی را برعهده میگیرید که از دریاچه بیرون آمده و در جنگلی پرسه میزند و سپس اتفاقات ناگواری برای او میافتد که کم تاثیر با وقایع داستان الن ویک نخواهد بود. به هر حال، در همان لحظات اولیه متوجه میشوید که این بازی به طور خاص یک محصول معمولی که با بودجه کلان ساخته شده، نیست.
با وجود استانداردهای عجیب و غریب استودیوی بازیسازی رمدی اینترتیمنت، بازی Alan Wake 2 نه نسبت به نسخه اول، بلکه حتی نسبت به بازی Control و Quantum Break خاصتر است. اگر بخواهم به طور کلی به بررسی این موضوع بپردازم، باید گفت که این بازی یک محصولی است که برای تجربه آن ۶۰ دلار پرداخت میکنید تا به صورت خودکار مورد اذیت و آزار روحی و فکری قرار بگیرید. به هر حال، به هر قدمی که در دنیای این بازی برمیدارید، به دنبال ساخت تئوریهایی هستید که هم داستان را بفهمید و هم پایانبندی آن را حدس بزنید.
این موضوع در واقع هنر درخشان اعضای سازنده مستقر در استودیوی بازیسازی رمدی اینرتیتمنت و حتی خود سم لیک است که به عنوان کارگردان خلاق، کارگردان و نویسنده وظیفه توسعه و تولید بازی Alan Wake 2 را بر عهده گرفته و حتی در طول گیمپلی و داستان نیز وظیفه ایفاء نقش در قامت ۳ شخصیت متفاوت داشته است.
داستان بازی در خصوص ناپدید شدن الن ویک برای مدت ۱۳ سال از غرق شدنش در دریاچه کالدرون میگذرد. ۱۳ سال از وقایع لحظات بازی اول تا شروع وقایع بازی Alan Wake 2 که بدون شک برای درک بهتر از ماجرا و تجربههای باورنکردنی، بد نیست نگاهی به نسخه اول داشته باشید. ویک نویسنده پرفروش کتاب «الن ویک» است و بعد از نجات دادن الیس، همسر خود، از دریاچه کالدرون؛ اکنون در اعماق مکان ترسناک و تاریک مرموزی به اسم The Dark Place شده که یک بعد از کابوسهای روانشناختی است و در کنار او نیز، ساگا اندرسون، شخصیت جدیدی که از قضا مامور FBI است و به دنبال حل پروندههای قتل به وقوع پیوسته از محدوده شهری Bright Falls بوده که توسط گروههای فرقهای رخ داده است.
با مطالعه چنین موضوعی، به وضوح مشاهده میکنید که داستان این دو شخصیت موردنظر در بازی Alan Wake 2 اصلا از یک منشأ گرفته نمیشود و در عوض هر کدام به دنبال حل داستانهای خودشان هستند. به عنوان بازیکنانی که در نقش این دو شخصیت قرار میگیرد؛ کار پیچیدهای دارید که بفهمید چگونه ساگا و الن به یکدیگر در طول داستان گره میخورند. درست است که ما همچنان محصولی مثل Grand Theft Auto 5 را ندیدهایم که بخواهید در طول گیمپلی به راحتی بین شخصیتها جابهجا شوید، اما نسخه دوم سری بازی الن ویک این اجازه را به شما میدهد که به وسیله الگوریتمی که در ادامه به شرح آن میپردازیم؛ بین داستانهای الن ویک و ساگا اندرسون سوئیچ کرده و بفهمید چگونه مسیرها یکی پس از دیگری به هم میرسند.
اگرچه استودیوی سازنده از همان زمان معرفی این بازی اعلام کردهاند که طرفداران برای تجربه نسخه دوم نیازی به هیچ پیشزمینهای ندارند و اصلا نیازی نیست که نسخه اول را تجربه کنند؛ اما با این حال بازی Alan Wake 2 دنبالهای بر محصولی است که نسخه اول آن کمی عجیب و غریب بود و حالا با وجود نسخه دومش، تبدیل به محصولات ساخته شده در ژانر بقاء محور وحشتناکی است که در تاریکی و خشونت مطلق به سر میبرد و حتما از مشاهده صحنههایی که پیش رویتان قرار میگیرد، متعجب خواهید شد.
استراتژی شخصیت ساگا اندرسون در دنیای واقعی و الن ویک در دنیای تاریک The Dark Place باید بر مبنای زنده ماندن از تمامی وقایع و رخدادهایی باشد که در طول داستان به آن گرفتار خواهند شد. به هر حال هر کدام از آنها شیبوههایی برای دفاع از خود و نحوه استفاده از سلاحهای گرم دارند؛ اما به طور کلی ویک و اندرسون در دنیاهای خود شبیه به یکدیگر هستند.
آخرین بازی ساخته شده توسط استودیوی بازیسازی رمدی اینترتیمنت یک محصول فانتزی سریع، پر قدرت و هرج و مرج گونه بود که به شما اجازه میداد که با قدرتهای فراانسانی به مبارزه با دشمنان فرا زمینی مبارزه کنید که در لباس انسانها روبهرویتان قرار میگرفتند. بله، ماهیت بازی Control اینگونه بود و اگر شک دارید، هنوز هم برای تجربه آن اصلا دیر نشده است! با این حال، در طرف مقابل، بازی Alan Wake 2 یک محصول منطقیتر از قدرتهای فراانسانی است و کل روند داستانی و گیمپلی آن بر اساس الگوریتمهایی چون سکوت طولانی مدت، فضاهای تاریک، ترسهای نا به هنگام، صحنههای انفجاری کوتاه و بلند همراه با عناصر به شدت خشونتآمیز و وحشتناک است.
یکی از نقاط مثبت گیمپلی این محصول نسبت به نسخه اول، بخش مبارزات است و شما به لطف سلاحهای متنوع و گوناگونی که در اختیار دارید، میتوانید انواع و اقسام دشمنان خارج شده از دل دریاچه اسرارآمیز کالدرون لیک را از بین ببرید. برخی از دشمنانتان که نقطه ضعف مشخصی دارند، با شلیک مستقیم به آن نقاط، میتوانید آنها را به عقب بیاندازید. همچنین که برای غلبه به تاریکی، به نور نیاز دارید و با استفاده از فلش لایتهای موجود که مثل شاکله بازی اول نا محدود نیست و برای استفاده از آنها نیاز به گشت و گذار در محیط و پیدا کردن باتری هستید، میتوانید کمک گرفته و علیه دشمنانی که گرفتار ذهنیتی اشتباه شدهاند، استفاده کنید.
اگر بخواهیم از لحاظ گیمپلی مقایسهای با بازی اول داشته باشیم، اینطور میتوان گفت که الن ویک در نسخه قبلی یک ریتم خاصی را دنبال میکرد و جدا از آن کار دیگری انجام نمیداد. وظیفه شما در آن بازی اینگونه بود که باید جا خالی میدادید، روی دشمنان نور میگرفتید، به آنها شلیک میکردید و در نهایت این کار رو برای چندمین بار انجام دهید. بازی دوم هم دقیقا همین رویه را تکرار میکند، اما با این حال، جریان متصلی ندارند که شما را به عنوان مخاطب مجبور کند تا به صورت مداور یک روند را در پیش گرفته و کارها را همینطوری انجام دهید.
در همین حال، طراحی مراحل به گونهای انجام شده که به صورت مداوم نیز در حال حمله یا جای خالی دادن از دست حملات دشمنان نباشید و فرصتی را برای گشت و گذار، جمعآوری آیتمها، به دست آوردن منابع و غیره را هم داشته باشید که همین موضوع به شما کمک خواهد کرد که کمی تمرکز پیدا کرده و استرسی برای تجربه چنین محصول وحشتناکی در ادامه نداشته باشید. هرچند که بگذارید راحت بگویم که در بازی Alan Wake 2 هیچ لحظه راحت و آرامش بخشی ندارید و صرفا اینکه بتوانید چند ثانیهای را در زیر نور یکی از چراغهای جنگل یا شهر برایت فالز سپری کنید، خود یکی از بهترین بخشهای آرامشبخش و امینیتی است که میتوانید داشته باشید.
البته، طراحان استودیوی بازیسازی رمدی اینترتیمنت کارهای جالبی را انجام دادهاند که به خاطر همینها، در زیر نور چراغها که بهترین پناهگاهتان علیه دشمنان گرفتار شده در تاریکی دریاچه کالدرون است، احساس راحتی نداشته باشید. آنها گرگهایی را طراحی کردهاند که برای من هم ترسناکترین دشمنان در طول بازی بوده و آنها میتوانند حتی زیر نور چراغهای کالدرون لیک یا برایت فالز هم به شما نزدیک شوند. هرچند که در ابتدا احساس میکردم که این واقعه چیزی شبیه به باگ است، اما با این حال حتی اگر باگ هم باشد (که اگر بود، تا امروز نیز باید رفع میشد)، باز هم منطقی است؛ چون گرگها واکنش شدیدی مثل انسانها در برابر شدن با نور مستقیم چراغ قوهها نخواهند داشت.
البته مقابله کردن با این نوع حیوانی از دشمنان هم آنقدر کار ترسناکی نیست که بخواهیم بگوییم آنها یکی از باس فایتهای تاثیر گذار در بازی Alan Wake 2 هستند؛ بلکه هوش مصنوعی به آنها اجازه میدهد که به دور طعمه خود (که شما باشید) حلقه زده و با سرعت زیاد و پنهان شدن در پشت درختان یا سنگها، نه تنها باعث گیج شدنتان شود، بلکه باعث شود تا با تیراندازی نا دقیق و نا مشخص، منابع خودتان را از دست دهید. شاید بتوان اینطور هم گفت که ساخت چنین موجوداتی برای چالشیتر کردن روند بازی است، چراکه کشتن آنها کار سختی نخواهد بود و با کمی تمرکز میتوانید از پس آنها بر بیایید؛ اما نکته اصلی ادامه داستان است که انواع جدیدترین از دشمنان قرار دارند و به هر حال شما را از پا در میآورند (اگر منابع خودتان را به خوبی مدیریت نکرده باشید).
با توجه به کارنامه هنری استودیوی بازیسازی رمدی، این موضوع را به قطع میدانیم که آنها سیستمهای خلاقانه و رضایتبخشی برای تولید سبکهای مبارزهای دارند. بر همین اساس، اگر نگاهی به عناوین چون Max Payne 1، Max Payne 2، Alan Wake، Quantum Break، Control و Alan Wake 2 بیاندازید، متوجه میشوید که در خصوص چه موضوعی صحبت میکنم. با این حال، چیزی که گاهی اوقات به ما نشان داده میشود، این است که بازی آن چنان که توقع دارید، تجربه عناوین وحشت و بقاء محور استادانهای که سایر استودیوها به شما ارائه میکنند را نمایش نمیدهد.
حتی برای اینکه بدانید چگونه وارد یک منطقه پر تنش میشوید، ریتم موزیک بازی تند و زننده میشود و اگر از محیط دور شوید، آن ریتمها یا از بین میرود یا کندتر میشود. همین موضوع میتواند برای شما راهنمایی باشد که چگونه میتوانید خودتان را پیش از ورود به منطقهای مجهز کنید و حتی از بار ترساندن مخاطب هم کم میکند. البته بعضی اوقات هم المانهایی وجود دارد که شما را بترساند؛ مثل جامپ اسکرهایی که به صورت سکانس یا رویدادهای درون بازی طراحی شده تا هر کسی را شگفتزده کند.
زمانی که دشمنان وارد محیط درگیری میشوند، بازی اغلب در تلاش است تا روندهای هوش مصنوعی آنها را به شیوه جالبی اجراء کند. شما میتوانید انتظار یک هجوم همه جانبه را داشته باشید؛ یا اینکه ببینید چگونه آنها در محیط غیب شده و از مرتفعترین نقاط کوهها یا درختان، با پرتاب وسایلی چون تبر به شما آسیب میرسانند. حتی آنها میتوانند با یکدیگر همکاری کنند تا برخی از دشمنان از روی زمین و برخی دیگر نیز از روی هوا به شما آسیب برسانند؛ بنابراین اینکه بخواهید حواس خودتان را به نقطهای جمع کنید، کمی دشوار خواهد بود.
البته هوش مصنوعی دشمنان معمولی فقط به هیمن مورد محدود میشود و خیلی زنده و پویا به نظر نمیرسند. آنها همانطور که گفته شد، زمینه ساز ایجاد چالشهای بعدی هستند؛ به این وسیله که شما ابتدا روی آنها تلاش کرده و تمام ادوات و منابع را خرج کنید؛ سپس در مواجه شدن با باس فایتها، محدودیتهایی را تجربه کنید که کمی ترسناک بهنظر میرسد. البته برای کسانی که بستهالحاقی AWE بازی Control را تجربه کردهاند، دلایل واقعگرایانهتری وجود دارد که بفهمید چرا این انسانهای معمولی دچار تلههای The Dark Presence شدهاند.
البته استودیوی بازیسازی رمدی هیچ وقت به دنبال خلق نبرهای حماسی و صحنههای اکشن سینمایی نبوده است، به همین خاطر نمیتوانیم ایرادات خاصی به این بخش بگیریم. در عوض، سم لیک و تیم تحت هدایتش به دنبال خلق داستانی کم نقص و درگیرکننده هستند که به نوعی امضاء کار آنها در تمام بازیها، مخصوصاً Alan Wake 2 شناخته میشود. داستانسرایی در این بازی یکی از جذابترین، عجیبترین و خلاقانهترین روایتهایی است که تا به حال در یک بازی ویدیویی تجربه کردهاید. این موضوع برای آن دسته از افرادی که از فیلمهایی چون Inception، Interstellar و غیره لذت بردهاند، دو برابر بیشتر از سایر مخاطبان خواهد بود.
همانطور که در بازی اول مشاهده کردیم، وحشت و جنون به وجود آمده در شهر برایت فالز توسط نیروهای شیطانی که با شکل هنری و تخیلی واقعیت را تحریف میکنند (و این داستان عقیده بزرگی پشتش قرار گرفته که به ما نشان میدهد چرا جهان بازی اینگونه است). با این حال، رفته رفته با آیتمهای کلکسیونی که در طول گیمپلی پیدا کرده و در موردشان مطالعه میکنید، متوجه خواهید شد که چگونه داستانی که الن ویک برای خروج از دریاچه کالدرون کرده، ارجاعاتی به دنیای کنونی ما دارد و سپس داستان بازیهای قبلی استودیوی رمدی را محو میکند.
تئوری جالب ماجرا در آنجایی است که دو بازی Quantum Break و Control هردو توسط الن ویک نوشته شده تا به وسیله آن بتواند دریاچه کالدرون را متقاعد کند که بتواند به جهان کنونی ما برگردد. بر همین اساس است که میبینیم شخصیت ساگا اندرسون مثل شخصیت جسی فیدن از بازی «کنترل» و جک جویس از بازی «کوانتوم بریک» هم یکی دیگر از قهرمانان دست ساز الن است که با کمک او میتواند به جهان واقعی باز گردد.
نکته یا بهتر است بگویم سوالی که در این باره باقی میماند، این است که داستان پس زمینه واقعی شخصیت ساگا و دیگر شخصیتهای جدید چیست که نه در نسخههای قبلی به آنها اشاره و نه اینکه از کجا سر و کلهشان در داستان الن ویک پیدا شد؟ آیا تمام رویدادهای داستانی در جهان واقعی بخشی از داستان الن ویک هستند یا کل داستان به صورت اشارهای در گذشته خلق شده و واقعیت را در نهایت عوض میکند؟ آیا تمام افرادی که ما میبینیم واقعی هستند یا ساختارهای کاملا تخیلی دارند؟
مطمئناً پاسخ به این سوالات با توجه به برداشتی که از بازی Alan Wake 2 داشتهام، میتواند شرایط ذهنی شما را به خوبی تغییر دهد، اما با این حال، حتی اگر خودتان برای اولینبار به تجربه اثر یادشده بپردازید، به سختی متوجه خواهید شد که چه اتفاقاتی در پس ذهن تاریک و مسموم تیم سازنده افتاده که چنین بخش روایی را برای بازی خود انتخاب کرده است. این بازی به سادگی مملو از ایدهها است و میخواهد که تک تک آنها را به شما نشان دهد که به طور کلی، یک صحنه شکوه و جذاب در پایان منتظرتان خواهد بود. این یک بازی است که در آن کارگردان خلاق دنیای واقعی ما، یعنی سم لیک، هم در نقش خودش، هم در نقش شخصیتی به اسم الکس کیس که یک مامور اف بی ای (باز هم در دنیای واقعی) است و همچنین ریشههایی از شخصیت لیک در سری بازی Max Payne هم در درون خودش دارد که رفنرس جالبی به ساختههای اولیه استودیوی بازیسازی رمدی اینترتیمنت است.
برای آن دسته از مخاطبانی که نمیدانند الکس کیسی در بازی Alan Wake 2 چه کاری میکند و چرا باید ریشههایی از بازی Max Payne هم در این بازی وجود داشته باشد؛ باید گفت که در واقع الن ویک عاشق شخصیت لیک در مکس پین بود و برای همین، شخصیت کارآگاهی او را برای کتاب خودش انتخاب کرد. نکته جالب در آنجایی است که سم لیک و الن ویک هر دو ددر یک برنامه گفتگو محور واقعی با یکدیگر ملاقات میکنند و از طرفی هم ویک در دنیای The Dark Present به دنبال حل قتل معمایی کیسی خواهد بود که شاید در دنیای واقعی نیز او گرفتار چنین قتلی شده باشد.
چیزی که همه را در یک سمت از اتفاق نظر قرار داده، این ادعا است که چگونه رمدی مایل خواهد بود تا ایدههای بزرگ خودش را به صورت خندهداری نقطهگذاری کرده و به صورت پررنگ به مخاطبانش ارائه کند. در بازی Alan Wake 2 همه چیز ترسناک و در لحاظتی دراماتیک است، اما همچنان میتوانید لحظات خندهدار نابی را پیدا کنید که برای من، موزیک ویدیوی Herald of Darkness از گروه موسیقی The Old Gods of Asgard بود که آنها در رویداد The Game Awards سال جاری نیز اجرای زنده این آهنگ را به نمایش گذاشته بودهاند. این بازی در بهترین حالت، عناصر ترس و کمدی را با بهترین شیوه با یکدیگر تلفیق میکند؛ به همین خاطر اصلا انتظار نداشتم یکی از جذابترین و در عین حال آزاردهندهترین معماهای کوچک بازی با اعلام یک مجری تلویزیونی آغاز شود.
همچنین تیم سازنده با تست کردن تکنیکهای واقعا خلاقانه در بطن گیمپلی، فقط به دنبال این نبود تا شما با مشاهده چند صحنه میانپرده و شنیدن چند قطعه آهنگ،به دنبال درک داستان باشید یا خدای ینکرده مجبوراً بازی را به پایان برسانید؛ بلکه اصلیترین دیدگاه در آنجایی است که مخاطب باید با هر اتفاق پیرامونش در بازیهای ویدیویی در تعامل واقعی باشد. به همین خاطر، مشاهده خواهید کرد که بازی Alan Wake 2 به تنهایی تلاش میکند تا هیچ یک از مخاطبانش از تماشای چیزی که میبینید، آزرده خاطر نشده یا حداقل خسته نشود.
سایر مقالات دراگون شاپ: ۱۵ تفاوت بین بازی Alan Wake 2 با نسخه اول
به همین خاطر، در طول گیمپلی میبینیم که هر دو شخصیت الن ویک و ساگا اندرسون، وارد بعد جدیدی میشوند که برای الن The Writing Room و برای ساگا، Mind Place نام دارد. از آنجایی که ساگا ذهن کارآگاهی دارد، با پیدا کردن آیتمهای کلکسیونی و گوش دادن به سایر NPCها، میتواند گرههای پیچیده از قتلهایی که در برایت فالز اتفاق افتاده است را روی یک دیوار خیالی با چسباندن هزاران عکس و اطلاعات کامل کند و از طرفی چون الن ویک نویسنده است، در اتاق The Writing Room میتواند با دستکاری کردن داستان، محیط پیرامون خودش در دنیای The Dark Present را تغییر دهد.
استفاده از گزینههای دیگر مانند رادیو، تلویزیون، آهنگهای اصلی و موارد دیگر که به صورت مشترک هم در Mind Place ساگا و هم در The Writing Room الن وجود دارد، به درک بیشتر شما از وقایعی که در حال رخ دادن است کمک خواهد کرد. حتی تیم سازنده به این جزئیات قانع نشدهاند و برای اینکه کمی ذهنتان درگیر شود و البته استراحتی هم داشته باشید، در یکی از محیطهای بازی که در سینمایی روایت میشود، میتوانید یک فیلم کوتاه به زبان هلندی با حضور خود شخصیت کیس یا همان سم لیک را مشاهده کنید. خلاصه به دست آوردن اطلاعات و جمعآوری دادهها برای راحتتر کردن شرایط درک بازی و کمک به شخصیتهایی که در حال کنترل کردنشان هستید، به حال و هوای خودتان بستگی دارد و مورد الزامآوری نیست؛ چراکه به اندازه کافی برای به پایان رساندن داستان اصلی اطلاعات نسبتا خوبی به دست خواهید آورد؛ اما اگر میخواهید دست پر بازی خودتان را به پایان برسانید، بد نیست که پیش از شروع آخرین مراحل بازی که خود گیمپلی هم به شما با پیغام هشدارآمیز آگاهی میرساند؛ تمام لوت باکسها و آیتمهای کلکسیونی موجود در محیط چه برای شخصیت ساگا اندرسون و چه برای الن ویک را جمعآوری کنید.
حتی توانایی جابهجا شدن بین دو شخصیت الن ویک و ساگا اندرسون در طول بازی Alan Wake 2 هم شامل جزئیات ریزی میشود که به دریافت اطلاعات شما کمک خواهد کرد. در ابتدا من فکر میکردم که این ترفند جابهجا شدن بین اشخاص، موضوع خاصی نیست و صرفا یک مکانیزم است؛ اما با پیشروی در بخش داستانی به این نتیجه رسیدم که برخی از صحنهها که این دو شخصیت برای بارها با یکدیگر ملاقات میکنند، چه مکالمات واقعی بین آنها رد و بدل شده و با قراردادن این تکه پازلها کنار یکدیگر، متوجه میشدم که در آینده باید منتظر چه چیزی باشم.
مطمئناً هیچ ضرری ندارد که همه این موارد با چنین هنر ظریف و استعدادهای درخشانی که تیم سازنده مستقر در استودیوی بازیسازی رمدی اینترتیمنت دارد، به مخاطبان ارائه شود. این موارد چیزی نبود که در نسخه اول سری بازی Alan Wake که در سال ۲۰۱۰ میلادی عرضه شد مشاهده کنیم، اما کنسولهای نسل نهم بهترین جایگاه برای تیم توسعهدهنده بوده تا هرچه را که در ذهنش وجود داشت، روی نمایشگرها ارائه کند.
این موضوع را حتی در بخش فنی میتوانید به راحتی متوجه شوید. کیفیت بافتها و مدلسازی چهرهها از روی بازیگران اصلیشان آنقدر عالی و بی نقص انجام شده که تفاوت آنچنانی با صحنههای میانپرده لایو اکشنی که ضبط شده ندارد. حالت چهره هر کدام از شخصیتها آنقدر باورپذیر است که میتوانید میزان خشم، نفرت، ترس و از این قبیل از موارد را به راحتی در آنها ببینید. در زمانی که تریلر GTA 6 رونمایی شد و دیدیم که چقدر استودیوی سازنده راکستار گیمز (Rockstar Games) روی فیزیک موها خوب کار کرده، آن موقع میگفتم که استودیویی تا آن زمان به این حد از کیفیت نمیرسد؛ اما به محض تجربه بازی Alan Wake 2 حرفم را پس گرفتم و فهمیدم که تیم سازنده فنلاندی رمدی اینترتیمنت چه کار بزرگی را با این محصول انجام داده است.
با توجه به اینکه شخصاً بازی را روی کنسول پلی استیشن ۵ تجربه کردهام و از لحاظ بصری هم بسیار لذت بردم، با این حال نمیتوانم تصور کنم کاربرانی که روی رایانههای شخصی قدرتمند به تجربه این اثر میپردازند، چگونه آن را نقد خواهند کرد. تنظیمات گرافیکی بالا بدون محدودیت افت فریم همراه با روشن بودن قابلیت رهگیری پرتو از قابلیتهایی است که یک رایانه شخصی قدرتمند به شما اهداء میکند و واقعا نمیدانم چند بازیکن وجود دارند که سختافزارهای موردنیاز را در اختیار داشته باشند و Alan Wake 2 را در بهترین حالت تجربه کنند.
گذشته از جلوههای بصری فک براندازی که این بازی به ما ارائه کرده، همیشه آسان نیست که بتوانید با عناوین ساخته شده استودیوی بازیسازی رمدی اینترتیمنت ارتباط برقرار کنید. برای فهم داستان کلی و ارتباط موضوعی آن با نسخه قبلی، کانالهای یوتیوبی زیادی وجود دارد که با تئوریهای محکم و ادلههای قوی، آن اتفاقاتی که در حال رخ دادن است برای شما شرح میدهند. تجربه نکردن بازیهای قبلی این استودیو، از مکس پین ۱ و ۲ تا الن ویک ۱ و کنترل و تا حدودی هم کوانتوم بریک، کار را برای کسانی که فکر میکنند درک بالایی از ساختههای یک استودیوی خلاق دارند، سخت خواهد کرد. پیشنهاد من به شما این است که با توجه به قابلیت جابهجایی بین شخصیتهای الن ویک و ساگا در طول گیمپلی و داستانهایی که این دو روایت میکنند، بهتر هست هر دو بخش Return و initiation را همسو با یکدیگر تجربه کنید تا کار سختی برای شرح وقایع در ذهن خودتان نداشته باشید.
در واقع این بازی Control بود که ایده جهان مشترک بین عناوین استودیوی بازیسازی رمدی اینترتیمنت را به همه نشان داد و Alan Wake 2 هم از مشاهده و ارائه چنین مطلبی به مخاطبانش بسیار لذت برد. تمام افسانههایی که در طول این عناوین از تیم سازنده دیدهایم، یعنی از کنترلر کردن زمان، تا مبارزه در فضای چند وجهی و همچنین تلاش برای بستن پورتالی از دنیای تاریک که شیاطین از آن برای حمله به جهان واقعی ما استفاده میکردهاند، به ما نشان داد که همه شخصیتهای مشاهده شده در طول سالهای گذشته یعنی از الن ویک تا جسی فیدن و ساگا اندرسون واقعیت دارند و ما مسئول هدایت کردن آنها به راههای درست هستیم.
استودیوی بازیسازی رمدی یک استودیوی خودساخته و موفق فنلاندی است؛ اما همیشه از المانهای آمریکایی هم برای روایت داستان و هم برای طرح کلی بازی استفاده میکند. موفقیت سازندگان خارجی که از ایالات متحده برای روایت داستان خودشان استفاده میکنند هم کم نیست؛ برای مثال استودیوی بازیسازی راکستار گیمز که مقر اصلی آن در لندن است و راکستار نورث هم که وظیفه ساخت و توسعه سری بازیهای Grand Theft Auto را برعهده دارد نیز در اسکاتلند بوده؛ اما در عین حال بیشتر نسخههای موفق GTA در آمریکایی روایت شدهاند که تیم سازندهاش در آنجا مستقر نبودهاند.
اکنون برای باز شدن تمام گرهها، باز هم باید منتظر بستههای الحاقی جنجالی و بزرگی باشیم که تیم سازنده مشغول کار روی آنها است و در سال ۲۰۲۴ به دست علاقهمندان خواهد رسید. با توجه به بستههای الحاقی عناوین قبلی، باید بدانید که تجربه این گسترشدهندهها به اندازه بازی اصلی از اهمیت بالایی برخوردار است و نباید به همین راحتیها از کنار تجربه هر کدام از آنها بگذریم. در نتیجه بازی Alan Wake 2 یک محصول استثنایی دیگری است که به درد هر نوع مخاطبی از صنعت بازیهای ویدیویی نمیخورد و کسانی میتوانند با این اثر ارتباط روحی و روانی برقرار کنند که از مشاهده و تجربه داستانی که به صورت جزئی در دل این مقاله برایتان مو شکافانه کردهایم، خوششان بیاید.
پایان باز Alan Wake 2 آن چیزی نبود که انتظارش را داشتیم، اما میدانیم که این نسخه پایان راه نیست و با توجه به اینکه بازی Control 2 هم در دست توسعه قرار دارد و باز هم قرار است شاهد نگارشهای هنرمندانه الن ویک باشیم، پس به احتمال زیاد ویک را در آینده نه چندان دور برای بار دیگر مشاهده خواهیم کرد! چه کسی میداند؛ شاید اینبار جسی فیدن یار قدرتمند الن باشد تا او را از جهان تاریک نجات دهد!
نمره رسانه دراگون شاپ به Alan Wake 2:
۹ از ۱۰
شما مخاطبان عزیز میتوانید هم اکنون بازیهای موردنظر خودتان را به صورت فیزیکی یا اکانت دیجیتالی با ضمانت بهترین قیمت و ارسال سریع از فروشگاه دراگون شاپ خریداری کرده و تجربه خرید یا بازی خودتان را با ما و سایر بازیکنان به اشتراک بگذارید.
نظر شما در خصوص این مقاله چیست؟ تاکنون اقدام به تجربه بازی Alan Wake 2 کردهاید؟ در صورت مثبت بودن جوابتان، آیا خرید و تجربه آخرین ساخته استودیوی بازیسازی رمدی را به سایر دوستان خود و مخاطبان همراه فروشگاه دراگون شاپ پیشنهاد خواهید کرد؟ نظرات خود را با ما به اشتراک گذاشته و سایر اخبار و مقالات مرتبط با حوزه بازیهای ویدیویی را از طریق صفحه اصلی پیگیری و مطالعه کنید.
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.