۱۱ بازی برتر ۱ سال گذشته که از تجربه‌ آن‌ها نباید غافل شوید

بهترین بازی های یک سال گذشته

سال ۲۰۲۴ یکی از به یادماندنی‌ترین سال‌ها برای بازی‌سازها و بازیبازها است که همه تا اینجای کار از آن لذت برده‌اند و برای نسل نهم صنعت بازی‌های ویدیویی، واقعا به یادماندنی بوده است. در این مقاله، قصد داریم به معرفی ۱۵ بازی که در ۱ سال گذشته (تیر ۱۴۰۲ تا تیر ۱۴۰۳) منتشر شده‌اند، بپردازیم.

در نیمه اول سال ۲۰۲۴، صنعت بازی‌های ویدیویی شاهد انتشار عناوین متنوع و جذابی بود که توجه گیمرها را در سراسر جهان به خود جلب کردند. در این مقاله، به بررسی ۱۱ بازی برتر که در ۱ سال گذشته منتشر شده‌اند، اما بنا به دلایلی موفق به تجربه آن‌ها نشده‌اید، می‌پردازیم. این فهرست بر اساس نمرات منتقدان، استقبال بازیکنان و تأثیر کلی هر بازی بر صنعت گیم تنظیم شده است.

۱) Elden Ring: Shadow of the Erdtree

Elden Ring: Shadow of the Erdtree

استودیو بازی‌سازی فرام سافتور (FromSoftware) با انتشار بسته الحاقی Shadow of the Erdtree برای بازی موفق Elden Ring، بار دیگر توانست دنیای گیم را تحت تأثیر قرار دهد. این DLC با ارائه منطقه‌ای جدید و وسیع به نام “سرزمین سایه‌ها”، داستانی عمیق و پیچیده به همراه مبارزات چالش‌برانگیز، تجربه اصلی Elden Ring را به شکل قابل توجهی گسترش داد.

Shadow of the Erdtree علاوه بر حفظ هسته اصلی گیم‌پلی Elden Ring، مکانیزم‌های جدیدی را نیز به بازی اضافه کرد. یکی از مهم‌ترین این موارد، سیستم “سایه‌گری” بود که به بازیکنان اجازه می‌داد برای مدت کوتاهی به حالت نامرئی درآیند و از این قابلیت در مبارزات و حل معماها استفاده کنند. همچنین، این DLC کلاس جدیدی به نام “شوالیه سایه” را معرفی کرد که ترکیبی از مهارت‌های جنگی و جادویی را در اختیار بازیکنان قرار می‌داد. این کلاس با قابلیت‌های منحصر به فرد خود، استراتژی‌های جدیدی را برای مبارزه با باس‌های قدرتمند بازی فراهم می‌کرد.

داستان Shadow of the Erdtree حول محور شخصیتی اسرارآمیز به نام «ملانیا، بانوی سایه‌ها» می‌چرخید که ارتباط نزدیکی با گذشته تاریک سرزمین «میانه زمین» داشت. بازیکنان در طول ماجراجویی خود، با کشف اسرار این شخصیت و ارتباط او با درخت اردتری، به لایه‌های عمیق‌تری از داستان و اساطیر دنیای بازی پی می‌بردند. سرزمین سایه‌ها، منطقه جدید بازی، با طراحی خیره‌کننده و اتمسفر منحصر به فرد خود، تجربه‌ای متفاوت از بازی اصلی را ارائه می‌داد. این منطقه شامل مناطق متنوعی از جنگل‌های مه‌آلود گرفته تا قلعه‌های متروکه و غارهای اسرارآمیز بود که هر کدام چالش‌ها و رازهای خاص خود را داشتند.

استودیوی فرام سافتوور بار دیگر توانایی خود در طراحی باس‌فایت‌های به یادماندنی را به نمایش گذاشت. Shadow of the Erdtree شامل ده باس جدید بود که هر کدام طراحی منحصر به فرد و مکانیک‌های پیچیده‌ای داشتند. از جمله این باس‌ها می‌توان به «آگدالا، شاه سایه‌ها» و «ورونا، بانوی هزار چهره» اشاره کرد که به عنوان دو مورد از سخت‌ترین باس‌های تاریخ بازی‌های تیم سازنده شناخته شده‌اند.

Shadow of the Erdtree با استقبال گسترده منتقدان و بازیکنان مواجه شد. این DLC موفق شد نمره متا ۹۶ را از سایت متاکریتیک دریافت کند و بسیاری از منتقدان آن را به عنوان یکی از بهترین بسته‌های الحاقی تاریخ بازی‌های ویدیویی معرفی کردند. بازیبازها نیز از گسترش دنیای Elden Ring و عمق بیشتر داستان و گیم‌پلی استقبال کردند. بسیاری از آن‌ها اعلام کردند که Shadow of the Erdtree حتی از بازی اصلی نیز بهتر است و ارزش تجربه مجدد کل بازی را دارد.

موفقیت Shadow of the Erdtree نشان داد که بازیکنان همچنان مشتاق تجربه‌های چالش‌برانگیز و عمیق در دنیای بازی‌های ویدیویی هستند. این DLC استانداردهای جدیدی را برای بسته‌های الحاقی تعیین کرد و نشان داد که چگونه می‌توان با افزودن محتوای با کیفیت، عمر یک بازی را به شکل قابل توجهی افزایش داد.

۲) Starfield

Starfield، بازی نقش‌آفرینی علمی-تخیلی استودیو بازی‌سازی بتسدا (Bethesda)، پس از سال‌ها انتظار سرانجام در اواخر سال ۲۰۲۳ منتشر شد و توانست به یکی از پرفروش‌ترین و تأثیرگذارترین بازی‌های سال تبدیل شود.

Starfield بازیکنان را به سفری حماسی در کهکشان می‌برد. با بیش از ۱۰۰۰ سیاره قابل کاوش، این بازی یکی از وسیع‌ترین دنیاهای مجازی را در اختیار گیمرها قرار می‌دهد. هر سیاره دارای اکوسیستم، آب و هوا، و موجودات منحصر به فرد خود است که کاوش در آنها ساعت‌ها بازیکنان را سرگرم می‌کند.

یکی از ویژگی‌های برجسته Starfield، سیستم ساخت و ساز پیشرفته آن است. بازیکنان می‌توانند پایگاه‌های خود را بر روی سیارات مختلف بسازند، سفینه‌های فضایی را سفارشی کنند و حتی کلونی‌های کامل را ایجاد و مدیریت نمایند. این سیستم عمق زیادی به گیم‌پلی می‌بخشد و امکانات زیادی را برای خلاقیت بازیکنان فراهم می‌کند.

داستان اصلی Starfield حول محور کشف اسرار باستانی کهکشان و تأثیر آن‌ها بر آینده بشریت می‌چرخد. بازی دارای چندین پایان مختلف است که بر اساس تصمیمات هر بازیباز در طول بازی تعیین می‌شوند. علاوه بر این، بازی شامل صدها ماموریت فرعی است که هر کدام داستان‌های جذاب و چالش‌های منحصر به فرد خود را دارند.

Starfield سیستم مبارزه ترکیبی از عناصر شوتر اول شخص و مکانیک‌های نقش‌آفرینی را ارائه می‌دهد. بازیکنان می‌توانند از انواع سلاح‌های پیشرفته استفاده کنند و مهارت‌های خود را در زمینه‌های مختلف از جمله مبارزه، مهندسی و دیپلماسی ارتقا دهند.

از نظر بصری، Starfield یک شاهکار به حساب می‌آید. استودیو Bethesda از فناوری‌های پیشرفته برای خلق محیط‌های فضایی خیره‌کننده و جزئیات دقیق استفاده کرده است. طراحی هنری بازی ترکیبی از عناصر واقع‌گرایانه و تخیلی است که دنیایی باورپذیر و در عین حال هیجان‌انگیز را خلق می‌کند.

موسیقی حماسی Starfield توسط آینون زور (Inon Zur)، آهنگساز مشهور، ساخته شده است و به خوبی حس اکتشاف و ماجراجویی در فضا را منتقل می‌کند. صداپیشگی بازی نیز در سطح بالایی قرار دارد و شامل بازیگران مشهوری است که به شخصیت‌های بازی عمق و شخصیت می‌بخشند.

Starfield با نمره متای ۸۹ از سوی منتقدان مورد استقبال قرار گرفت. بسیاری از منتقدان وسعت دنیای بازی، عمق داستان، و امکانات گسترده برای شخصی‌سازی تجربه بازی را ستوده‌اند. با این حال، برخی از باگ‌ها و مشکلات فنی در زمان انتشار بازی مورد انتقاد قرار گرفت که البته با به‌روزرسانی‌های بعدی تا حد زیادی برطرف شده‌اند.

بازیکنان نیز به طور کلی از Starfield استقبال کردند. بسیاری از آن‌ها ساعت‌ها وقت خود را صرف کاوش در دنیای وسیع بازی و تجربه داستان‌های متنوع آن کردند. قابلیت ماد کردن بازی نیز باعث شد که جامعه مادسازها محتوای زیادی برای این اثر به یادماندنی تولید کنند و عمر بازی را افزایش دهند.

Starfield با موفقیت خود نشان داد که همچنان تقاضای زیادی برای بازی‌های نقش‌آفرینی وسیع و عمیق وجود دارد. این بازی استانداردهای جدیدی را برای بازی‌های علمی-تخیلی تعیین کرد و احتمالاً تأثیر زیادی بر توسعه بازی‌های مشابه در آینده خواهد داشت.

۳) Final Fantasy VII Rebirth

Final Fantasy VII Rebirth، دومین قسمت از سه‌گانه بازسازی شده بازی Final Fantasy VII است که در فوریه ۲۰۲۴ منتشر شد و توانست به یکی از موفق‌ترین بازی‌های سال تبدیل شود. این بازی داستان کلاود و همراهانش را پس از ترک شهر میدگار ادامه می‌دهد و آن‌ها را به سفری حماسی در سراسر دنیای وسیع و زیبای Final Fantasy VII می‌برد.

این بازی سیستم مبارزه ترکیبی قسمت قبل را حفظ کرده، اما آن را با مکانیک‌های جدید و پیچیده‌تر گسترش داده است. بازیبازها می‌توانند به صورت آنی بین شخصیت‌های مختلف سوییچ کنند و از قابلیت‌های منحصر به فرد هر کدام در مبارزات استفاده کنند. سیستم جدید “سینرژی” به مخاطبان اجازه می‌دهد حملات ترکیبی قدرتمندی را با استفاده از دو یا چند شخصیت اجرا کنند که عمق استراتژیک بیشتری به مبارزات می‌بخشد.

برخلاف قسمت اول که عمدتاً در شهر میدگار می‌گذشت، در نسخه Rebirth یک دنیای باز وسیع در اختیار بازیکنان قرار گرفته است. علاقه‌مندان می‌توانند آزادانه در مناطق مختلف از جمله جنگل‌ها، بیابان‌ها و شهرهای مختلف گشت و گذار کنند. هر منطقه دارای مأموریت‌های فرعی، گنج‌های پنهان و چالش‌های منحصر به فرد خود است که ساعت‌ها محتوا برای کاوش فراهم می‌کند.
داستان Rebirth ضمن وفاداری به خط داستانی بازی اصلی، تغییرات و اضافاتی را نیز شامل می‌شود که حتی مخاطبان قدیمی را غافلگیر می‌کند. شخصیت‌پردازی عمیق‌تر و روابط پیچیده‌تر بین شخصیت‌ها، عمق بیشتری به داستان می‌بخشد. همچنین، بخش‌های جدیدی به داستان اضافه شده که جنبه‌های بیشتری از دنیای Final Fantasy VII را کشف می‌کند.
از نظر بصری، Rebirth یک شاهکار به حساب می‌آید. با استفاده از قدرت کنسول پلی استیشن 5، بازی محیط‌های خیره‌کننده و جزئیات بصری فوق‌العاده‌ای را ارائه می‌دهد. طراحی شخصیت‌ها و هیولاها بسیار دقیق و جذاب است و انیمیشن‌های روان و واقع‌گرایانه به زنده بودن دنیای بازی کمک می‌کند.
موسیقی طراحی شده برای این اثر به یادماندی از استودیوی بازی‌سازی اسکوئر انیکس (Square Enix) ترکیبی از آهنگ‌های کلاسیک بازسازی شده و قطعات جدید است که توسط نابو اوماتسو (Nobuo Uematsu) و تیمش ساخته شده‌اند. صداپیشگی بازی نیز در سطح بالایی قرار دارد و بازیگران با اجرای عالی خود به شخصیت‌ها عمق و احساس می‌بخشند.
نسخه Rebirth شامل تعداد زیادی مینی‌گیم و فعالیت‌های جانبی می‌شود که تنوع زیادی به گیم‌پلی می‌بخشند. از بازی‌های کارتی محبوب “Queen’s Blood” گرفته تا مسابقات چوکوبو و چالش‌های مبارزه‌ای، این فعالیت‌ها ساعت‌ها سرگرمی اضافی را برای بازیکنان فراهم می‌کنند.
سیستم پیشرفت شخصیت‌ها در Rebirth عمیق‌تر و پیچیده‌تر از قبل است. بازیکنان می‌توانند مهارت‌های مختلف را برای هر شخصیت آزاد کنند و سبک بازی خود را شخصی‌سازی کنند. همچنین، سیستم جدید “Materia Fusion” به بازیکنان اجازه می‌دهد ماتریاهای مختلف را با هم ترکیب کرده و قابلیت‌های جدید و قدرتمندتری را ایجاد کنند.
Final Fantasy VII Rebirth با استقبال گسترده منتقدان و بازیکنان مواجه شد. بازی موفق شد نمره متای ۹۳ را از سایت متاکریتیک دریافت کند. منتقدان داستان عمیق، گیم‌پلی متنوع و ارزش تکرار بالای بازی را ستوده‌اند. بسیاری از بازیکنان نیز Rebirth را یکی از بهترین بازی‌های نقش‌آفرینی سال‌های اخیر دانستند. موفقیت Rebirth نشان داد که بازسازی‌های با کیفیت از عناوین کلاسیک همچنان می‌توانند موفق باشند. این بازی استانداردهای جدیدی را برای بازسازی‌ها تعیین کرد و احتمالاً تأثیر زیادی بر پروژه‌های مشابه در آینده خواهد داشت.

۴) Hollow Knight: Silksong

Hollow Knight: Silksong، دنباله مورد انتظار بازی موفق Hollow Knight، سرانجام در بهار ۲۰۲۴ منتشر شد و توانست انتظارات بالای طرفداران را برآورده کند. این بازی که توسط استودیو مستقل تیم چری (Team Cherry) توسعه یافته، بار دیگر بازیکنان را به دنیایی زیبا و خطرناک می‌برد، اما این بار در نقش شخصیت هورنت که شاید با آن آشنایی نداشته باشید.

بازی Hollow Knight: Silksong گیم‌پلی سریع و روان نسخه اصلی را حفظ کرده، اما با توجه به قابلیت‌های منحصر به فرد هورنت، مکانیزم‌های جدیدی را نیز معرفی می‌کند. حرکات چابک‌تر و قابلیت پرش‌های بلندتر این شخصیت، گیم‌پلی را نسبت به بازی اصلی سریع‌تر و پویاتر کرده است. سیستم جدید “Silk” به بازیکنان اجازه می‌دهد حملات ویژه و قابلیت‌های دفاعی را در طول مبارزات اجرا کنند.
این بازی بازیکنان را به سرزمین جدیدی به نام «فارلوم» می‌برد که از نظر وسعت و تنوع، بزرگتر و متنوع‌تر از دنیای بازی اصلی است. از جنگل‌های انبوه گرفته تا غارهای عمیق و شهرهای در حال فروپاشی، هر منطقه دارای طراحی منحصر به فرد و چالش‌های خاص خود است. سیستم پیشرفت غیرخطی بازی به مخاطبان آزادی عمل زیادی در کاوش دنیای بازی می‌دهد.
داستان Silksong حول محور ماموریت هورنت برای نجات فارلوم از یک تهدید باستانی می‌چرخد. در طول سفر، بازیکنان با شخصیت‌های جدید و جذابی آشنا می‌شوند که هر کدام داستان و انگیزه‌های خاص خود را دارند. روایت داستان همچنان به سبک Hollow Knight، غیرمستقیم و از طریق کشف محیط و تعامل با NPC‌ها، شخصیت‌های غیر قابل بازی، صورت می‌گیرد.
Silksong شامل بیش از ۱۵۰ دشمن جدید و ۴۰ باس منحصر به فرد است. هر باس دارای الگوهای حمله پیچیده و مکانیک‌های خاص خود می‌شود که بازیکنان را به چالش می‌کشد. مبارزات باس فایت‌ها در Silksong به دلیل سرعت بالاتر حرکات هورنت، حتی از بازی اصلی نیز هیجان‌انگیزتر و پرتنش‌تر هستند.
از نظر بصری، Silksong همان سبک هنری زیبا و دستی Hollow Knight را حفظ کرده، اما با جزئیات بیشتر و انیمیشن‌های روان‌تر که کمی می‌تواند شما را برای ترغیب جهت تجربه این اثر تشویق کند. محیط‌های بازی با دقت زیادی طراحی شده‌اند و هر منطقه دارای اتمسفر منحصر به فرد خود است. طراحی شخصیت‌ها و دشمنان نیز بسیار خلاقانه و متنوع انجام شده که از این جهت بسیاری از طرفداران از مشاهده و رویارویی با آن‌ها لذت برده‌اند.
موسیقی Silksong توسط کریستوفر لارکین (Christopher Larkin)، آهنگساز نسخه اول، ساخته شده و همچنان یکی از نقاط قوت بازی است. قطعات موسیقی جدید به خوبی اتمسفر هر منطقه را منتقل می‌کنند و در عین حال، یادآور موسیقی خاطره‌انگیز بازی اصلی هستند. صداگذاری محیطی نیز بسیار دقیق و غنی است و به ایجاد حس غوطه‌وری در دنیای بازی کمک می‌کند.
Silksong سیستم پیشرفت عمیق‌تری نسبت به بازی اصلی دارد. بازیکنان می‌توانند قابلیت‌های شخصیت هورنت را از طریق سیستم “Silk” ارتقا دهند و سلاح‌ها و ابزارهای جدیدی را آزاد کنند. همچنین، سیستم جدید “Quest” به بازی اضافه شده که به بازیکنان ماموریت‌های فرعی متنوعی می‌دهد و آن‌ها را به کاوش بیشتر در دنیای بازی تشویق می‌کند.
Hollow Knight: Silksong با استقبال فوق‌العاده منتقدان و بازیکنان مواجه شد. بازی موفق شد نمره متای ۹۴ را از سایت متاکریتیک دریافت کند که یکی از بالاترین نمرات سال ۲۰۲۴ است. موفقیت Silksong بار دیگر نشان داد که بازی‌های مستقل می‌توانند با کیفیتی در سطح AAA رقابت کنند. این بازی استانداردهای جدیدی را برای بازی‌های متروئیدوانیا تعیین کرد و احتمالاً تأثیر زیادی بر توسعه بازی‌های مشابه در آینده خواهد داشت.

۵) The Legend of Zelda: Echoes of the Past

The Legend of Zelda: Echoes of the Past، جدیدترین نسخه از سری بازی محبوب Zelda، در تابستان سال گذشته برای کنسول دستی Nintendo Switch منتشر شد و توانست به یکی از پرفروش‌ترین بازی‌های سال تبدیل شود. این بازی که ترکیبی از المان‌های کلاسیک Zelda و نوآوری‌های جدید است، داستانی عمیق و پیچیده را در دنیایی وسیع و پویا روایت می‌کند.

Echoes of the Past ترکیبی از گیم‌پلی دنیای باز Breath of the Wild و ساختار سنتی‌تر بازی‌های قبلی Zelda را ارائه می‌دهد. بازیکنان می‌توانند آزادانه در دنیای وسیع Hyrule گشت و گذار کنند، اما همچنین باید زنجیره‌ای از سیاه‌چال‌ها را نیز کامل کنند که هر کدام دارای معماها و باس‌ فایت‌های منحصر به فرد خود هستند.
داستان Echoes of the Past حول محور کشف اسرار گذشته Hyrule می‌چرخد. شخصیت لینک باید خاطرات فراموش شده پادشاهی باستانی را بازیابی کند تا بتواند تهدیدی جدید را که ریشه در تاریخ سرزمین دارد، شکست دهد. روایت داستان از طریق ترکیبی از سینماتیک‌ها، دیالوگ‌ها و کشف محیط صورت می‌گیرد.
بازی مکانیک جدیدی به نام “Echo Resonance” را معرفی می‌کند که به لینک اجازه می‌دهد با اشیاء و مکان‌های خاص در دنیای بازی تعامل کند و خاطرات گذشته را ببیند. این مکانیک نقش مهمی هم در پیشبرد داستان و هم در حل معماها دارد.
Echoes of the Past از موتور گرافیکی پیشرفته‌تری نسبت به Breath of the Wild استفاده می‌کند و جزئیات بصری خیره‌کننده‌ای را ارائه می‌دهد. سبک هنری بازی ترکیبی از عناصر فانتزی و واقع‌گرایانه است که به خوبی اتمسفر اسرارآمیز و حماسی بازی را منتقل می‌کند.
موسیقی بازی توسط کوجی کاندو (Koji Kando)، آهنگساز افسانه‌ای سری Zelda، ساخته شده و ترکیبی از ملودی‌های آشنا و قطعات جدید است که به خوبی با لحظات مختلف بازی هماهنگ شده‌اند.
Echoes of the Past با استقبال گسترده منتقدان و بازیکنان مواجه شد و توانست نمره متای ۹۵ را دریافت کند. منتقدان ترکیب موفق المان‌های کلاسیک و نوآوری‌های جدید، داستان عمیق و گیم‌پلی متنوع بازی را ستودند. این بازی نشان داد که سری Zelda همچنان می‌تواند نوآوری کند و در عین حال به ریشه‌های خود وفادار بماند. Echoes of the Past با موفقیت خود، استانداردهای جدیدی را برای بازی‌های ماجراجویی اکشن تعیین کرد.

۶) Cyberpunk 2077: Phantom Liberty

Cyberpunk 2077: Phantom Liberty، بسته الحاقی بزرگ برای بازی Cyberpunk 2077، در سال گذشته منتشر شد و توانست بسیاری از انتقادات وارد شده به بازی اصلی را برطرف کند. Phantom Liberty داستانی جدید را در دنیای Cyberpunk 2077 روایت می‌کند که در آن بازیکن با یک سازمان مخفی دولتی همکاری می‌کند. این بسته الحاقی شخصیت‌های جدیدی را معرفی خواهد کرد، از جمله یک مامور مخفی که توسط ادریس البا (Idris Elba) صداپیشگی شده است.

این بسته الحاقی بزرگ که نسبت به خود بازی اصلی،‌ بازیکنان را درگیر خودش کرد؛ مکانیک‌های جدیدی را به بازی اضافه می‌کند، از جمله سیستم هک پیشرفته‌تر و قابلیت‌هایی مثل سایبرنتیک جدید که بسیار کاربردی هستند. همچنین، منطقه جدیدی به نام داگ تاون به نقشه بازی اضافه شده که دارای ماموریت‌ها و فعالیت‌های منحصر به فرد خود است.

استودیوی بازی‌سازی سی دی پراجکت رد (CD Projekt Red) تلاش زیادی برای بهبود عملکرد فنی بازی انجام داده است. Phantom Liberty با گرافیک بهبود یافته، باگ‌های کمتر و عملکرد بهتر در کنسول‌ها نسل نهم و کامپیوترهای شخصی عرضه شد. این گسترش دهنده با استقبال خوبی از سوی منتقدان و بازیکنان مواجه شد و توانست نمره متای ۸۵ را دریافت کند. بسیاری این DLC را نقطه عطفی در بهبود Cyberpunk 2077 دانستند.

۷) God of War: Ragnarök – Valhalla

این بسته الحاقی رایگان برای God of War: Ragnarök در زمستان گذشته منتشر شد و یک حالت روگ‌لایک چالش‌برانگیز را به بازی اضافه کرد. در Valhalla، بازیکنان باید از میان جندین نوع از اتاق‌های تصادفی عبور کنند و با دشمنان و باس‌های مختلف مبارزه کنند. هر شکست باعث می‌شود بازیکن به نقطه شروع بازگردد، اما با تجربه و منابعی که به دست آورده می‌تواند قوی‌تر شود.

اگرچه تمرکز اصلی Valhalla روی گیم‌پلی است، اما المان‌های داستانی کوچکی نیز در آن وجود دارد که به کاوش بیشتر در شخصیت کریتوس می‌پردازد. این بسته الحاقی رایگان با استقبال گسترده طرفداران مواجه شد و آن را اضافه‌ای ارزشمند به بازی اصلی دانستند. همچنین تمام دارندگان نسخه فیزیکی یا دیجیتالی این بازی می‌توانند فوراً آن را در کتابخانه اکانت خود ذخیره کرده و هر موقع که دوست داشتند به محتوای یادشده دسترسی داشته باشند.

۸) Hades II (نسخه دسترسی زودهنگام)

استودیوی بازی‌سازی سوپر جاینت گیمز (Supergiant Games) نسخه دسترسی زودهنگام بازی Hades II را منتشر کرد و توانست موفقیت بازی اول را تکرار کند. Hades II مکانیک‌های اصلی بازی اول را حفظ کرده اما با اضافه کردن قابلیت‌های جادویی جدید و دشمنان متنوع‌تر، تجربه گیم‌پلی را عمیق‌تر جلوه داد. در این نسخه، بازیکنان در نقش خواهر زاگرئوس به نام ملینوئه بازی می‌کنند و باید از میان دنیای زیرزمینی عبور کنند تا کرونوس، بزرگ‌ترین تایتان زمان را شکست دهند.

حتی در نسخه دسترسی زودهنگام، Hades II توانست نمرات بالایی دریافت کند و بسیاری آن را یکی از بهترین بازی‌های منتشر شده در یک سال گذشته دانستند. این لیست نشان می‌دهد که سال ۲۰۲۴ سالی پر از بازی‌های با کیفیت و متنوع بوده است. از دنباله‌های مورد انتظار گرفته تا بازی‌های مستقل نوآورانه، صنعت بازی همچنان در حال رشد و تکامل است.

۹) Senua’s Saga: Hellblade II

دنباله مورد انتظار Hellblade: Senua’s Sacrifice سرانجام اخیراً منتشر شد و با گرافیک خیره‌کننده و داستان عمیق خود، استانداردهای جدیدی را برای بازی‌های روانشناختی تعیین کرد. Hellblade II به کاوش در مسائل سلامت روان ادامه می‌دهد و این بار بر روی تروما و بهبودی تمرکز دارد. داستان بازی عمیق‌تر و پیچیده‌تر از نسخه اول است و لایه‌های بیشتری از شخصیت سنوا را آشکار می‌کند.

بازی از نظر فنی شاهکار است و از قابلیت‌های کنسول ایکس باکس سری ایکس به طور کامل استفاده می‌کند. صداگذاری سه بعدی پیشرفته بازی به ایجاد اتمسفر منحصر به فرد آن کمک زیادی می‌کند. مبارزات نسبت به بازی اول عمیق‌تر شده‌اند و معماهای پیچیده‌تری به بازی اضافه شده است. همچنین، بخش‌های جدیدی به گیم‌پلی اضافه شده که تنوع بیشتری به تجربه بازی می‌بخشد.
Hellblade II با نمره متای ۹۲ یکی از تحسین‌شده‌ترین بازی‌های سال ۲۰۲۴ بود. منتقدان داستان عمیق، گرافیک خیره‌کننده و گیم‌پلی بهبود یافته بازی را ستودند. بنابراین همچنان می‌توان امیدوار بود که شرکت مایکروسافت (Microsoft) در رقابت با سونی جهت تولید بازی‌های انحصاری، حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

۱۰) Call of Duty: Warzone 2.0 – Rebirth Island Reborn

در تابستان 2024، شرکت اکتیویژن (Activision) نسخه بازسازی شده نقشه محبوب Rebirth Island را برای Call of Duty: Warzone 2.0 منتشر کرد که با استقبال گسترده بازیکنان مواجه شد. Rebirth Island Reborn، ضمن حفظ ساختار اصلی نقشه قدیمی، تغییرات قابل توجهی را در طراحی خود داشت. مناطق جدیدی به نقشه اضافه شده‌اند و برخی مناطق قدیمی نیز بازطراحی شدند تا گیم‌پلی متعادل‌تر و هیجان‌انگیزتری را ارائه دهند.

این به‌روزرسانی مکانیزم‌های جدیدی را به بازی اضافه کرد، از جمله سیستم “Rebirth Tokens” که به بازیکنان اجازه می‌داد پس از حذف شدن، با جمع‌آوری این توکن‌ها دوباره به بازی برگردند. با انتشار Rebirth Island Reborn، متای بازی نیز دستخوش تغییرات شد. بر اساس ویدیوهای منتشر شده توسط استریمرهای معروف مانند Nixstah و Lucky Chamu، لودآوت‌های جدیدی به عنوان بهترین انتخاب‌ها برای این نقشه معرفی شدند.
همچنین، حالت رقابتی جدیدی برای Rebirth Island معرفی شد که مبارزات در این نقشه را جدی‌تر و هیجان‌انگیزتر کرد. استریمرهایی مانند DiazBiffle لودآوت‌های خاصی را برای موفقیت در این حالت پیشنهاد دادند. انتشار نقشه Rebirth Island Reborn به عنوان یک بسته الحاقی موثر، باعث احیای مجدد بازی Warzone شد.
بسیاری از بازیکنان قدیمی به بازی بازگشتند و جامعه بازی با شور و شوق به کشف استراتژی‌ها و لودآوت‌های جدید پرداخت. این به‌روزرسانی نشان داد که چگونه یک بازی موفق می‌تواند با نوآوری و بازگشت به ریشه‌های محبوب خود، همچنان پس از سال‌ها انتشار، مخاطبان خود را حفظ کند و حتی گسترش دهد.

۱۱) Assassin’s Creed: Nexus VR

در پایان سال گذشته، استودیوی فرانسوی یوبیسافت (Ubisoft) با انتشار Assassin’s Creed: Nexus VR، اولین تجربه واقعیت مجازی کامل در دنیای Assassin’s Creed را ارائه داد. این بازی که برای پلتفرم‌های VR پیشرفته طراحی شده بود، توانست تجربه‌ای منحصر به فرد و غوطه‌ور را برای طرفداران این مجموعه فراهم کند.

Nexus VR به بازیکنان اجازه می‌دهد تا در نقش سه شخصیت مختلف از تاریخچه Assassin’s Creed بازی کنند: کانر کنوی از اساسین کرید ۳، اتزیو ادیتور از اساسینس کرید ۲ و کساندرا از نسخه اورجین که هر کدام در تایم لاین‌های مختلف به نبرد با دشمنان می‌پردازنپ. هر شخصیت دارای سبک بازی و مهارت‌های منحصر به فرد خود است. گیم‌پلی بازی شامل پارکور، مبارزات نزدیک و مخفی‌کاری است که همگی برای محیط VR بهینه‌سازی شده‌اند. بازیکنان می‌توانند به صورت فیزیکی از ساختمان‌ها بالا بروند، با دشمنان مبارزه کنند و از ابزارهای مختلف استفاده کنند.

بازی شامل سه محیط تاریخی مختلف است که هر کدام متناسب با دوره زمانی شخصیت مربوطه طراحی شده‌اند: رنسانس ایتالیا، آمریکای انقلابی و یونان باستان. هر محیط با جزئیات دقیق و غنی طراحی شده تا حس جالب و کاملی را برای مخاطبان عینک‌های واقعیت مجازی ایجاد کند.
داستان Nexus VR حول محور یک توطئه زمانی پیچیده می‌چرخد که سه قهرمان را از دوره‌های زمانی مختلف به هم پیوند می‌دهد. بازیکنان باید رازهای پنهان در هر دوره زمانی را کشف کنند تا بتوانند جلوی یک تهدید بزرگ را بگیرند.

استودیوی یوبیسافت از فناوری‌های پیشرفته VR مانند ردیابی چشم و بازخورد لمسی پیشرفته استفاده کرده تا تجربه‌ای واقع‌گرایانه و عظیمی را ارائه دهد. سیستم تشخیص حرکت دقیق بازی باعث می‌شود حرکات پارکور و مبارزات بسیار روان و طبیعی به نظر برسند.

Assassin’s Creed: Nexus VR با استقبال گسترده منتقدان و بازیکنان مواجه شد و توانست نمره متای ۸۸ را دریافت کند. منتقدان این بازی را به عنوان یکی از بهترین تجربه‌های VR در سال جاری و نقطه عطفی در صنعت بازی‌های واقعیت مجازی معرفی کردند. بسیاری از بازیکنان اعلام کردند که Nexus VR توانسته حس واقعی [یک اساسین بودن] را به آن‌ها منتقل کند.

این موضوع همیشه آرزوی طرفداران این مجموعه بوده است. همچنین این بازی نشان داد که چگونه یک فرنچایز محبوب می‌تواند با استفاده از فناوری‌های جدید، تجربه‌ای تازه و هیجان‌انگیز را برای طرفداران قدیمی خود فراهم کند و در عین حال، مخاطبان جدیدی را نیز جذب نماید.

با این بازی، لیست ۱۱ بازی برتر ۱ سال گذشته به پایان می‌رسد. این لیست نشان می‌دهد که صنعت بازی همچنان در حال نوآوری و پیشرفت است و تجربه‌های متنوع و هیجان‌انگیزی را برای گیمرها فراهم می‌کند. شما مخاطبان عزیز می‌توانید هم اکنون بازی‌های موردنظر خودتان را به صورت فیزیکی یا اکانت دیجیتالی با ضمانت بهترین قیمت و ارسال سریع از دراگون شاپ خریداری کرده و تجربه خرید یا بازی خودتان را با ما و سایر بازیکنان به اشتراک بگذارید.

نظر شما در خصوص این مقاله چیست؟ آیا شما هم یکی از کسانی هستید به تجربه بازی‌های اعلام شده در این فهرست پرداخته‌اید؟ در صورت مثبت بودن نظرات، آیا تجربه این بازی را به سایر دوستان خود و مخاطبان همراه فروشگاه پیشنهاد می‌‌کنید؟ نظرات خود را با ما به اشتراک گذاشته و سایر اخبار و مقالات مرتبط با حوزه بازی‌های ویدیویی را از طریق صفحه اصلی پیگیری و مطالعه کنید.

کلیدواژه : pcps5xbox s seriesxbox x series
علی جلیلی
درباره ما
ارسال دیدگاه