بازیهای ویدئویی از نظر زاویهی دوربین به دو دستهی بازیهای اول شخص و بازیهای سوم شخص دستهبندی میشوند. هر کدام از این فرمها فضای خاص خود را دارد و باعث میشود ما بهعنوان گیمر ارتباطی متفاوت با بازی برقرار کنیم و تجربهای متفاوت از بازی داشته باشیم. در این نوشتار میخواهیم به فرق بازیهای اول شخص و سوم شخص بپردازیم و البته پیش از آن نگاهی به هر کدام از این دو خواهیم داشت.
نکتهای که باید در بررسی بازیهای اول شخص و سوم شخص به آن توجه داشت این است که معمولاً بازیهای سهبعدیاند که به این شکل دستهبندی میشوند و دستهبندی اول شخص و سوم شخص برای بازیهای دوبعدی چندان کاربردی ندارد، چرا که در بازیهای دوبعدی صفحهی بازی با یک دوربین ثابت دیده میشود. درواقع میتوان همهی بازیهای دوبعدی را سوم شخص بهحساب آورد، اما باز هم فرم سوم شخص بازیهای سهبعدی با فرم کلی بازیهای دوبعدی کاملاً متفاوت است و این تفاوت با توضیح بیشتر دربارهی بازیهای سوم شخص در ادامه بیشتر روشن خواهد شد.
همچنین باید توجه داشت که بعضی از بازیها بهشکلی طراحی شدهاند که بتوان آنها را هم بهشکل اول شخص اجرا کرد و هم بهصورت سوم شخص.
منظور از بازی اول شخص و بازی سوم شخص چیست؟
قبل از پرداختن به فرق بازیهای اول شخص و سوم شخص بهتر است تعریفی از هر کدام داشته باشیم.
تعریف کلی بازیهای اول شخص
بازیهای اول شخص بازیهایی هستند که در آنها بازی و اتفاقاتی که در آن میافتد را از دید خودمان میبینیم. بهبیان بهتر در این بازیها شاهد کاراکتری که باید آن را حرکت دهیم و کنترل کنیم نیستیم و معمولاً تنها دست او و سلاحی که در دست دارد را میبینیم، چرا که دوربین بهشکلی طراحی شده که ما خودمان در جایگاه آن کاراکتر قرار بگیریم.
این یعنی در حالت اول شخص نمیتوانیم درصورت نیاز زاویهی دوربین را تغییر دهیم تا دید بهتری از بازی و آنچه در آن در حال وقوع است داشته باشیم و تنها کاری که میتوانیم بکنیم این است که درست مثل دنیای واقعی، اطرافمان را نگاه کنیم یا در بهترین حالت بچرخیم تا پشت سرمان را ببینیم. نتیجهی دیگر این محدودیت در تغییر زاویهی دوربین این است که بهعنوان مثال در بازیهای شوتر اول شخص ما معمولاً زمانی از موقعیت دشمن مطلع میشویم که به اندازهی کافی به او نزدیک شویم و در بسیاری از موارد تنها زمانی او را میبینیم که او هم متوجه ما شود.
بازیهای شوتر اول شخص که بهاختصار FPS هم نامیده میشوند، محبوبترین بازیهای اول شخص هستند، اما بازیهای اول شخص محدود به آنها نیستند. بهعنوان مثال بسیاری از بازیهای رانندگی یا بهصورت اول شخص اند یا امکان تغییر زاویهی دوربین را بهشکلی که مسیر رانندگی را بهشکل اول شخص ببینیم دارند. باشگاه رانندگی (Driveclub) نمونهای از این نوع بازیهاست. بازیهای پازل اول شخص مثل ماینکرفت (minecraft) هم نمونهی دیگری از بازیهای اول شخصیاند که بهشکل شوتر نیستند.
یکی از ویژگیهای بازیهای اول شخص این است که معمولاً حین روایت بازی این شما هستید که مورد خطاب قرار میگیرید و مأموریتها مستقیماً به خود شما ابلاغ میشوند.
همچنین بخوانید: بهترین بازیهای شوتر اولشخص
تعریف کلی بازیهای سوم شخص
در بازیهای سوم شخص زاویهی دوربین بهشکلی طراحی نشده که گیمر احساس کند خود درحال نگاهکردن به اطرافاش است. در این بازیها ما میتوانیم کاراکتری که کنترلاش را در دست داریم ببینیم. بازیهای شوتر سوم شخص معمولاً بهشکلی طراحی میشوند که این کاراکتر را از پشت سر ببینیم، اما در برخی بازیها ممکن است او را از کنار یا سایر زاویهها هم ببینیم. داشتن فاصلهی بیشتر از محیطی که در آن مشغول کنترل کاراکتر هستیم این امکان را به ما میدهد که دید گستردهتر و احاطهی بیشتری بر محیط داشته باشیم.
بعضی از بازیهای سوم شخص بهشکلی طراحی میشوند که در آنها دوربین ثابت است و ما تمام اتفاقات را از یک زاویه میبینیم. بازی رزیدنت اویل (Resident Evil) نمونهای از این نوع بازیهای سوم شخص است.
در برخی از دیگر بازیهای سوم شخص دوربین ثابت نیست و پابهپای شخصیت اصلی بازی حرکت و بهاصطلاح او را ردیابی میکند و ما هم کنترلی روی زاویههای دوربین نداریم. سریبازیهای کرش باندیکوت (Crash Bandicoot) نمونهای از این نوع بازیهای سوم شخص است.
بعضی دیگر از بازیهای سوم شخص هم که درحالحاضر پرطرفدارتر اند، امکان تغییر زاویهی دوربین را به ما میدهند. این بازیها بهنام بازیهای سوم شخص با دوربینهای تعاملی شناخته میشوند. درصورتیکه بتوانیم زاویهی دوربین را تغییر دهیم، راحتتر از آنچه در اطرافمان درحال وقوع است مطلع میشویم و البته که در این حالت احتمال اینکه حین بررسی موقعیت دشمن او هم ما را ببیند، بسیار کمتر است.
بازیهای شوتر سوم شخص مثل چرخدندههای جنگ (Gears of War) از پرطرفدارترین ژانرهای بازیهای ویدئویی هستند. بازیهای سوم شخص همچنین ممکن است در سبکهای دیگری همچون ژانر اکشن ماجراجویی، بهعنوان مثال افسانهی زدلا (The Legend of Zelda) و ژانر ورزشی هم مورداستفاده قرار گیرند.
فرق بازیهای اول شخص و سوم شخص
با توجه به آنچه در تعریف این دو نوع بازی گفتیم میتوان بهراحتی نتیجه گرفت که مهمترین فرق بازیهای اول شخص با سوم شخص در زاویهی دوربین و دید ما نسبت به محیط بازیست. اگر بخواهیم تفاوت بازیهای اول شخص با بازیهای سوم شخص را بهصورتی جزئیتر و موشکافانهتر بررسی کنیم میتوانیم به دو عنصر حس غوطهوری و واکنش که خود نتیجهی تغییر زاویهی دوربین هستند بپردازیم.
1- حس غوطهوری
تفاوت زاویهی دید در بازیهای اول شخص و سوم شخص باعث میشود احساس غوطهوری در این دو نوع بازی با هم تفاوت داشته باشد. منظور از حس غوطهوری برقراری ارتباط با گیم است. هرچه غوطهوری یک بازی بیشتر باشد، ما محیط واقعی اطرافمان را کمتر احساس میکنیم و بیشتر غرق بازی میشویم.
در بازیهای اول شخص ما در جایگاه کاراکتر اصلی قرار میگیریم و تمامی خطراتی که متوجه اوست، درحقیقت متوجه خود ماست. در این حالت ما درست وسط گود هستیم و تجربهای زنده از محیطی که در آن داریم خواهیم داشت. این حالت، یعنی برقراری ارتباط قوی و تجربهی زنده از محیط، در بازیهای سوم شخص وجود ندارد یا بسیار کمرنگ است.
یکی از بهترین نمونههایی که میتواند چگونگی ایجاد حس غوطهوری در بازیهای اول شخص را نشان دهد، بازی ترسناک الین: ایزولیشن (Alien: Isolation) است. در این بازی ما وسط محیطی ترسناک و پرتنش قرار میگیریم و باید وحشت ناشی از عناصر ترسناکی که در محیط قرار دارند را تحمل کنیم. این درحالیست که درصورت تماشای فیلم همین بازی، ما بهعنوان یک سوم شخص، فقط شاهد اتفاقاتی هستیم که در حال وقوع اند و واکنشهای کاراکترهایی که درگیر عناصر ترسناک شدهاند را میبینیم و بهطبع وحشت بسیار کمتری را تجربه میکنیم.
بازیهای سوم شخص بهشکلی دیگر احساس غوطهوری را به ما القا میکنند. در این بازیها نه از طریق ارتباط قوی با محیط بازی و وقایع آن، بلکه از طریق ارتباطی که با کاراکتر اصلی برقرار میکنیم و احساسی که بهتدریج به او پیدا میکنیم در بازی غوطهور میشویم. برعکس، در بازیهای اول شخص ما کاراکتر اصلی را نمیبینیم و بهتر است بگوییم ما خودمان کاراکتر اصلی هستیم، درنتیجه نمیتوانیم پیوند احساسی با او پیدا کنیم.
نمونهای بسیار خوب برای روشنکردن این حالت در بازیهای سوم شخص، بازی عملیات اسپک: خط مرزی (Spec Ops: The Line) است. در این بازی ما کنترل کاراکتر کاپیتان مارتین را در دست داریم و شاهد تعامل او با محیطاش هستیم. ما از طریق همذاتپنداری با این کاراکتر و دیدن وقایع تلخی که تجربه میکند، در بازی غوطهور میشویم، احساسی که بهاحتمال زیاد هر کسی که این بازی را تجربه کرده باشد، دچارش شدهاست. ما آنچه کاپیتان تجربه میکند را بهطور مستقیم تجربه نمیکنیم، اما شاهد رنجهای او هستیم و چون با این کاراکتر ارتباط برقرار کردهایم، این احساسات برایمان تا حد زیادی قابللمس میشوند و از این طریق است که غرق بازی میشویم.
2- واکنشها
این که بازی را از چه منظری ببینیم بر سرعت و چگونگی واکنشهایمان اثرگذار است. بهعنوانمثال واکنشها در بازیهای شوتر اول شخص سریعتر و با خشونت و شدت بیشتری است، چرا که ما وقایع اطرافمان را بدون واسطه میبینیم و درک میکنیم و بهفرصت کمتری برای واکنش نیاز داریم. همچنین در بازیهای شوتر اول شخص نیازی به منتظرماندن برای حرکت یک کاراکتر نیستیم و درنتیجه حرکات سریعتری را تجربه میکنیم، البته این حرکات سریع بهبهای آگاهی محدودتر از محیط اطراف است.
گذشتهازاین معمولاً واکنشها در بازیهای اول شخص دقیقتر هستند، چون در این بازیها ما هدف را درست از نقطهی دید چشمهای خودمان هدف میگیریم، نه از دید کاراکتری که کنترلاش را دردست داریم.
حرکات در بازیهای سوم شخص کندتر هستند و سرعت کلی بازی کمتر است. همانطور که گفتیم، داشتن فاصله در این بازیها و امکان تغییر زاویهی دوربین باعث میشود آگاهی محیطی بیشتری داشته باشیم و برای پیداکردن موقعیت دشمن جان خودمان را کمتر به خطر بیندازیم و درنتیجه واکنشهایمان در بازیهای سوم شخص بهطورکلی از بازیهای اول شخص متفاوت اند.
یکی از محدودیتهای بازیهای سوم شخص این است که آواتار کاراکتر اصلی روی صفحه باعث میشود حین تیراندازی محدودیت دید داشته باشیم و درنتیجه شلیکهایمان دقت کمتری داشته باشند. برای برطرفکردن این مشکل در نمونههای قدیمیتر بازیهای شوتر سوم شخص شامل یک سیستم دوربین با مرکزیت کاراکتر اصلی بودند و در نمونههای جدیدتر، تیراندازیها از چشماندازی از روی شانهی کاراکتر اصلی انجام میشوند که مشکل کاهش دقت در این بازیها را تا اندازهای برطرف میکنند.
سخن پایانی
در این نوشتار نگاهی به تفاوت بازی اول شخص و سوم شخص داشتیم و دیدیم که عمدهی تفاوت به زاویهی دوربین بازمیگردد.
از شما دعوت میکنم سری به کاتالوگ اکانتهای بازی در فروشگاه دراگونشاپ بزنید.
منابع: makeuseof | gamedeveloper
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.