۱۵ بازی نسل گذشته که همچنان گرافیکی بالا برای تجربه دارند

گرافیک بالا

برای برخی از بازیکنان، یکی از بزرگ‌ترین فاکتورها جهت تجربه بازی‌های ‌ویدیویی، داشتن گرافیک بالا و متناسب با آن کنسول یا سیستمی است که تهیه کردند. به همین جهت، با توجه به تغییر نسل و رفتن به سمت آینده‌ای که محصولات فاز واقع‌گرایانه به خود می‌گیرند، همچنان عناوینی هستند که در گذشته منتشر شده ولی اگر اکنون به تجربه‌اش بپردازید، از گرافیک آن لذت خواهید برد.

درحالی‌که مشکلات عملکردی در بازی‌های این دوره و زمانی چیز جدیدی حساب نمی‌شود و بیشتر محصولات با بدترین پولیش ممکن روانه بازار شده و تیم‌های سازنده آن‌ها هم توقع دارند تا با همین کیفیت بهترین نمره و حمایت را از منتقدان و بازیکنان بگیرند؛ اما جهش‌های گرافیکی و بصری چیزی است که بی عیب و نقص به کار خودش ادامه می‌دهد. گرافیک بالا در بازی‌های ویدیویی یکی از فاکتورهای اصلی پیروزی است و این موضوع را به خاطر داشته باشید که صدای طبل «گیم‌پلی رکن نهایی خواهد بود» اصلاً جدی گرفته نمی‌شود.

این روزها اگر از بازی‌سازان عمومی بپرسید چه چیزی باعث شده تا سطح گرافیک بالا بازی‌ها اینطور در بین چشمان مخاطب خودنمایی کند، حتما در جوابتان از آنریل انجین ۵ نام می‌برند که بدون شک با توجه به دموهای فنی که از این موتور بازی‌سازی دیدیم، گام مثبتی به سمت بازی‌های واقع‌گرایانه برداشته می‌شود؛ به‌طوریکه حتی استودیوهای بزرگی در حد سی دی پراجکت رد (CD Projekt Red) هم دیگر از موتور اختصاصی Red Engine خودش جهت تولید بازی‌ها استفاده نمی‌کند.

با این حال، فهرست جدید ما شامل عناوینی خواهد بود که در سال‌های گذشته منتشر شده‌اند و همچنان اگر به سراغ تجربه‌شان بروید، می‌توانید به خوبی با آن‌ها ارتباط برقرار کرده و کل محتوا را به پایان برسانید. بدون فوت وقت و توضیح اضافه، این فهرست جدید فروشگاه دراگون شاپ را آغاز می‌کنیم.

شماره ۱۵ | بازی Batman Arkham Knight

گرافیک بالا

هنوز هم با گذشت این همه سال از انتشار بازی Batman Arkham Knight که در سال ۲۰۱۵ میلادی روانه بازار شد، هنوز جای سوال اینجاست که چگونه این محصول نهایی استودیوی بازی‌سازی راک‌استدی (Rocksteady) توانست عملکرد خیره‌کننده فنی روی دو کنسول پلی‌استیشن ۴ و ایکس باکس وان داشته باشد، در صورتیکه نسخه مربوط به رایانه‌های شخصی مشکلات زیادی را تحمل کرد؟ احتمالاً این موضوع طلسم بتمن است، چراکه حتی با عوض شدن تیم سازنده و عرضه شدن بازی مجزایی مثل Gotham Knights در یکی دو سال پیش، همچنان چنین روند عملکردی را مشاهده کنیم.

با این حال، کنسول‌های نسل گذشته نرخ فریم را فدای گرافیک بالا بازی‌های ویدیویی می‌کردند و به شخصه غیر از بازی The Last of Us Remastered محصول بزرگ دیگری را ندیدم که تجربه‌ای ۶۰ فریم به من بدهد. Batman Arkham Knight از لحاظ مدل‌سازی شخصیت‌ها و کیفیت بافت محیط واقعاً محصولی فراتر از حد تصور بود.

اثرات باران و نحوه تعامل واقعی آن با محیط (حتی سر خوردن قطرات آن روی شنل بتمن)، کیفیت نورپردازی و مه، فاصله دیده شدن شهر از راه دور و البته جزئیات تماشایی آن با ارائه نرخ فریمی پایدار چیزی است که به ما اجازه نمی‌دهد تا نامی از محصول برجسته و تمام‌کننده استودیوی بازی‌سازی راک‌استدی به میان نیاوریم. صرف نظر از مکانیزم اضافه‌ای مثل بت‌موبیل، همه می‌توانند قبول کنند که Arkham Knight یک محصول تماماً فنی بود که باز هم روی کنسول‌ها و حالا با گذشت زمان روی رایانه‌های شخصی به خوبی پتانسیلش را نشان داد.

شماره ۱۴ | بازی Metal Gear Solid 5: The Phantom Pain

گرافیک بالا

چندین سال طول کشید تا ده‌‌ها میلیون دلار صرف توسعه موتور بازی‌سازی فاکس انجین (Fox Engine) شود تا در نهایت بزرگ‌ترین محصول مخفی‌کاری تاریخ کارنامه هیدئو کوجیما به ارمغان آید. بازی Metal Gear Solid 5: The Phantom Pain ممکن است در برخی از جهات روایی دچار بی ثابتی و بی نظمی باشد، اما مکانیزم گیم‌پلی و مخصوصاً بخش فنی‌اش غیر قابل انکار خواهد بود. همه چیز در مورد مدل‌های شخصیت، انیمیشن‌ها و جزئیات آن‌ها همانند گرافیک بالا این عنوان عالی است.

نورپردازی و بافت‌های محیطی، افکت‌ها، شفافیتت اشیاء، سایه‌زنی، فاصله ترسیم و موارد دیگر از جمله دیگر نکاتی هستند که می‌توانیم به آن‌ها در بطن بازی Metal Gear Solid 5: The Phantom Pain اشاره کنیم. با این حال، هدف تیم سازنده و البته خود بازی در این بخش بود که نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه را روی کنسول‌های ایکس باکس و خروجی تصویری 1080p روی کنسول‌های پلی‌استیشن ۴ به نمایش بگذارد که در این کار موفق هم شد. این تفاوت‌های آشکار یعنی یکی در نرخ فریم و دیگری در وضوح تصویری دیوانه‌کننده خواهد بود (به اندازه دیدگاه شخص هیدئو کوجیما)، اما همچنان زیبا است.

شماره ۱۳ | بازی Red Dead Redemption 2

گرافیک بالا

باورتان می‌شود که ۵ سال از انتشار بازی Red Dead Redemption 2 گذشته است؟ برای من که این سرعت بالای سپری شدن زندگی اصلاً قابل درک نیست؛ اما به هر حال بیایید راجع به خود بازیی حرف بزنیم که حتی با وجود عرضه شدن کنسول‌های نسل نهم و انتشار بازی‌های بزرگی در حد بازی God of War Ragnarok و غیره، هیچ یک از محصولات در تاریخ نتوانستند به اندازه این بازی از لحاظ جزئیات و زیبایی در کنار گرافیک بالا مخاطبان را به خودش جذب کند.

توجه به جزئیات در این بازی بسیار عالی است و فرقی نمی‌کند که به چه چیزی نگاه کنید. از جزئیات صورت آرتور مورگان به عنوان قهرمان اصلی گرفته تا کوچک و بزرگ شدن مردمک چشم‌هایش و نحوه ذوب شدن برف‌ها و سفت شدنش زیر پای چکمه شخصیت‌ها چیزی است که به راحتی نمی‌توانید در بازی‌های دیگر مشاهده کنید. کاری نداریم که استودیوی بازی‌سازی راکستار گیمز (Rockstar Games) چه مقدار هزینه برای طراحی و توسعه بازی Red Dead Redemption 2 کنار گذاشته یا با کرانچ‌های زمانی (همان فشار کاری) تیم سازنده مجبور کرده تا به چنین دستاوردهایی برسد که بیشتر از ۸ سال زمان انتشار نخواهد (یعنی نسبت به زمان انتشار نسخه اول).

شماره ۱۲ | بازی Wolfenstein 2: The New Colossus

گرافیک بالا

شاید اینطور بتوانیم توضیح دهیم که استودیوی بازی‌سازی ماشین گیمز (MachineGames) تنها استودیو در طول نسل گذشته بود که با انتشار بازی Wolfenstein: The New Order توانست تعریف و استانداردهای جدیدی برای بازی‌های گرافیک بالا شوتر اول شخص داشته باشد و محصولی واقعاً با ارزش و سرگرم‌کننده روانه بازار کند. هر چند به این موضوع هم کاری نداریم که آیا سایر سلاطین ژانر تیراندازی مثل سری بازی Call of Duty یا Battlefield از این اتفاقات جدید درس گرفتند یا خیر، اما ولفنشتاین کار خودش را به خوبی انجام داد.

با این حال، نسخه دوم هم مثل بازی اول با دیدگاه و نگرشی تازه پا به میدان رقابت گذاشت و منجر شد تا ما بازی Wolfenstein 2: The New Colossus را تجربه کنیم. هرچند که در زمان نگارش این مقاله دیگر نام و اثری از مجموعه نیست و نمی‌دانیم که اصلاً آیا تیم سازنده به فکر تولید و توسعه نسخه جدید هستند یا خیر، اما با این حال خیلی از چیزها مثل جزئیات و انیمیشن صورت، بافت محیطی، کیفیت بی نقص سایه‌زنی و نورپردازی و این چنین از موارد هستند که کیفیت بازی را پله پله بالاتر بردند.

شماره ۱۱ | بازی Dishonored 2

گرافیک بالا

در زمان انتشار، بازی Dishonored 2 به اندازه زمان کنونی‌اش محبوب نبود و مشکلاتی شبیه به بازی Cyberpunk 2077 داشت. البته از لحاظ ژانر و محور، نمی‌توانیم این دو اثر را با یکدیگر مقایسه کنیم؛ چراکی یکی از آن‌ها محصولی اول شخص اکشن و دیگر محصولی اول شخص جهان باز است. البته مشکلاتی از قبیل پارگی تصویر و باگ‌ها عمدتاً روی نسخه مربوط به رایانه‌های شخصی دیده شد و کنسول‌های خانگی وضعیت به مراتب بهتری داشتند.

با گذشت زمان و حمایت‌های همه‌جانبه تیم سازنده، بالاخره پتانسیل اصلی بازی Dishonored 2 به نمایش درآمد و سبک هنری‌اش به مخاطبان ارائه شد. اصولاً در بازی‌های اول شخص راحت‌تر می‌توانید به مفهوم پردازش انیمیشن‌ها دست پیدا کنید، اما بازی موردبحث ما فقط در این زمینه حرفی برای گفتن ندارد و می‌تواند با قابلیت‌های دیگرش مثل بازتاب نور خورشید، کیفیت سایه‌زنی بی نظیر و جو عالی محیطی که در اختیارتان قرار می‌گیرد، شما را شگفت‌زده کند. برخلاف سایر محصولات جدید استودیوی بازی‌سازی آرکین (Arkane)، این اتفاقات فقط روی کنسول‌های نسل هشتم رخ داد و تیم سازنده شاید دیگر فرصت به دست آوردن آن استانداردها را نداشته باشد.

شماره ۱۰ | بازی Detroit Become Human

گرافیک بالا

گرافیک بالا بازی‌های استودیوی بازی‌سازی کوانیتک دریم (Quantic Dream) همیشه جای خیلی از مباحث را می‌گیرد. سوال اینجاست که آیا شما به عنوان مخاطب می‌خواهید که محصولی گرافیک سینمایی داشته باشد، اما گیم‌پلی آن در حد بازی‌های دکمه‌زنی و صرفاً پرسه‌زدن در محیط با استفاده و کمک از جوی استیک‌ها باشد؟ من خودم به شخصه حاضرم و برای همین است که سه محصول استنثنایی صنعت بازی‌های ویدیویی که به وسیله استودیوی یادشده و حمایت‌های بی امان شخص دیوید کیج (David Cage) را دوست دارم.

اگر الان داشتیم برای نسل هفتم کنسول‌های خانگی چنین مقاله‌ای را می‌نوشتیم، احتمالاً جای بازی Detroit Become Human از دو عنوان Beyond Two Souls و Heavy Rain نام می‌بردم؛ اما دیترویت یکی از شگفت‌انگیزترین محصولاتی است که می‌توانم بگویم نمونه‌اش را هیچ کجای دیگر پیدا نخواهید کرد. محصولات استودیوی بازی‌سازی کوانیتک دریم واقعاً بازی نیستند و در عوض فیلم‌های سینمایی خواهند بود که می‌توانید روی پایان آن دخالت داشته باشید.

از لحاظ داستان، ما با محصولی روبه‌رو هستیم که واقعاً آینده بشریت را تهدید می‌کند. ربات‌های انسان‌نمای مجهز به هوش مصنوعی همان تکه‌های پازل داستان ماست که چگونه به مسیر انقلاب رباتی رسیدند و خواستار آن هستند که در کنار سایر انسان‌های روی کره زمین از حق و حقوق‌های مربوط به خودشان استفاده کنند. با این حال، کوانیتک دریم روی رایانه‌های شخصی با بازسازی سه محصول اخیر خودش غوغا کرده، اما همچنان کاربران کنسول‌های پلی‌استیشن ۴ می‌توانند از وجود چنین محصولی لذت ببرند. متاسفانه هنوز خبری از ارائه پچ نسل نهمی بازی روی کنسول‌ پلی‌استیشن ۵ نیست و تیم سازنده حسابی خودش را با بازی Star Wars: Eclipse سرگرم کرده که آن‌ هم محصولی سینمایی از دنیای استاروارز خواهد بود.

شماره ۹ | بازی Middle-earth: Shadow of War

گرافیک بالا

یکی از نکات بسیار جالب سری بازی Middle-earth که البته در نسخه آخر آن یعنی بازی Middle-earth: Shadow of War به وضوح دیده شد، قابلیت نبردهای عظیم هیولایی است که حتی در به تصویر کشیده شدن آن هیچ افت فریمی را مشاهده نخواهید کرد. شاید اگر هر دو نسخه مجموعه در زمان و مکانی درست منتشر می‌شدند، اکنون حتی می‌توانستیم از این بازی به عنوان بهترین محصول شمشیر زنی تاریخ بازی‌های ویدیویی یاد کنیم که فضا و جنبه‌ای سوم شخص گونه اکشن دارد.

طراحی‌ اورک‌ها به عنوان دشمنان شما بسیار منحصربه‌فرد است و هم از لحاظ ظاهری و هم از لحاظ صوتی می‌توانید چیزهایی را ببینید که در کمتر بازی به آن پرداخته شده و تیم سازنده‌ای به چنین نکاتی دست پیدا کرده باشد. با این حال، کاری به گیم‌پلی پویای این بازی نداریم و در عوض فقط پیرامون مباحثی چون کیفیت بافت چشمگیر، سایه‌زنی واقعی و مقایس دید عمیق دور دست‌ها مد نظر ما خواهد بود. انیمیشن مربوط به صورت کاراکترها هم آنقدر به خوبی طراحی شده‌اند که با کمی نگاه کردن، می‌توانید سن و سال تقریبی هر شخصیت را به صورت دقیق حدس یا تخمین بزنید.

شماره ۸ | بازی Death Stranding

گرافیک بالا

حتی بعد از این همه سال از انتشار بازی Death Stranding می‌توانیم اینطور بگوییم که استودیوی بازی‌سازی کوجیما پروداکشنز دستاوردهای عجیبی با این محصول به دست آورده که بعد گرافیک بالا آن سنگین‌ترین کفه‌ ترازوی کل محتوا است. شاید خیلی از مخاطبان و بازیکنان نسخه‌های کارگردانی شده برای کنسول پلی‌استیشن ۵ و رایانه‌های شخصی را جهت تجربه به سایر طرفداران و علاقه‌مندان پیشنهاد کنند؛ اما تجربه این محصول روی کنسول پلی‌استیشن ۴ واقعاً خالی از لطف نیست و اگر بخواهیم چند مکانیزم اضافه گیم‌پلی مثل سیستم مبارزه‌ای تن به تن جدید را در کنار خروجی ۶۰ فریم فاکتور بگیریم، نسخه نسل هشتمی بازی یادشده با نسخه‌های جدیدترش هیچ فرقی ندارد.

همانطور که پیش‌تر گفتیم، بازی‌ها روی کنسول‌های خانگی نسل گذشته هدفی مشخص داشتند، یعنی ارائه وضوح تصویری 1080p و نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه که به همین خاطر نباید تمام تلاش تیم سازنده را از یاد برد. موتور گرافیکی دسیما (Decima) که منحصراً در اختیار استودیوی بازی‌سازی گوریلا گیمز (Guerilla Games) قرار دارد و از آن برای ساخت و توسعه سری بازی‌های Horizon استفاده می‌شود، همان موتوری است که بازی Death Stranding با آن ساخته شده است و حتی نسخه دوم هم با کمک این فناوری به توسعه پیدا کرده و به دست مخاطبان می‌رسد. بنابراین اگر همچنان از کنسول پلی‌استیشن ۴ استفاده می‌کنید، باید از لحاظ همه بعد‌های گرافیکی خیالتان راحت باشد.

شماره ۷| بازی Deus Ex: Mankind Divided

گرافیک بالا

بازی Deus Ex: Mankind Divided یکی دیگر از محصولاتی است که در زمان انتشارش خیلی مشکل داشت و روی کنسول‌های خانگی چندین مشکل فنی و کاهش نرخ فریم و پارگی تصویر را تجربه کرد. با این حال، استودیوی سازنده به وسیله موتور بازی‌سازی دان انجین (Dawn Engine) کار بزرگی را در طراحی و به تصویر کشیدن جلوه‌های بصری انجام داد. رندرهای فیزیکی و تصویری واضح با ترکیب سیستم نورپردازی و ایجاد سایه‌زنی‌های واقعی توانست به درخشش کامل بازی کمک کند. عمق میدان دید با گرافیک بالا تنها وجه‌ای است که از همان روز اول تجربه توانست آتش خشم طرفداران را بابت مشکلات فنی کمی کم کند.

شماره ۶ | بازی Uncharted 4: A Thief’s End

گرافیک بالا

در خصوص آخرین ساخته استودیوی بازی‌سازی ناتی‌ داگ (Naughty Dog) یعنی بازی The Last of Us Part 2 تاکنون زیاد صحبت شده و همه از عملکرد فنی آن روی کنسول‌های پلی‌استیشن ۴ به خوبی خبر دارند؛ اما کمتر جا یا شخصی را دیدم که به طور ویژه پیرامون بازی Uncharted 4: A Thief’s End که شروع کننده مسیر برجسته بصری TLOU 2 بود صحبت کند.

از لحاظ اتمسفری، این دو بازی اصلاً شبیه به هم نیستند؛ بنابراین به تصویر کشیدن حجم عظیمی از جزئیات در محیط‌های روشن و رنگی با پوشش گیاهی و طبیعی زنده بسیار سخت‌‌تر از محیط پسا آخرالزمانی است که فقط با خرابه‌ها و ساختمان‌های کج پر شده است. نتیجه داستان نهایی نیتن دریک به عنوان قهرمان مجموعه همان شد که ماجراجویی جهانی در محیط‌های بسیار خطرناک در کنار انیمیشن‌های دست‌ساز خارق‌العاده و سیستم تخریب‌پذیری کم نظیرش با اجرای واقعی همه بازیگران به نمایش درآمد.

وقتی به مقایس افزایش یافته بازی Uncharted 4: A Theif’s End نگاه می‌اندازیم و می‌بینیم که چگونه نسبت به نسل قبل پیشرفت داشته است، ناخودآگاه به دنبال ترکیبات گرافیک بالا دیگر مثل جلوه‌های نورپردازی و سایه‌زنی و ریزجزئیات این چنینی هم می‌گردیم. حتی در مرحله‌ای مشاهده کردیم وقتی روی صورت نیتن دریک گلی شده بود، النا یعنی همسر او با کشیدن دست، دانه دانه آن‌ها را کنار انداخت که تاکنون نمونه‌ای از این بار گرافیکی را تا قبل از آن در بازی ویدیویی دیگر ندیده بودیم.

شماره ۵ | بازی Resident Evil 2 Remake

گرافیک بالا

از نسل گذشته کنسول‌های خانگی، تا امروز فقط یک مورد به ارث باقی مانده و آن‌ هم بازسازی پی در پی بازی‌های ویدیویی است. این بازسازی‌ها یا می‌تواند سطحی باشد که ما آن را Remaster می‌دانیم یا می‌تواند اصولی باشد که آن‌ها را Remake می‌نامیم. در این بین، برخی از محصولات وجود دارند که باید بعد از سال‌ها دوباره به دست علاقه‌مندان برسد و بازیکنان جدیدی که تازه به این صنعت اضافه شده‌اند، شانسی برای تجربه‌ هر یک از محصولات داشته باشند.

سری بازی Resident Evil از این دسته از عناوینی است که نه تنها نسخه‌های ریمیکشان بسیار سرگرم کننده شده‌اند، بلکه با نسخه‌های اورجینال هم تفاوت‌های بسیار بسیار زیادی دارند. اگر پیش‌تر روی کنسول‌های ایکس باکس وان، پلی‌استیشن ۴ یا حتی رایانه‌های شخصی به تجربه دو بازی Resident Evil 7 و Resident Evil Village پرداخته باشید، می‌دانید که عملکرد فنی موتور بازی‌سازی RE Engine چقدر عالی است.

تیم سازنده بر مبنای پارامترهای جدید تعریفی خود آمد و بازی Resident Evil 2 Remake را دوباره منتشر کرد که نتیجه‌اش ظهور نورپردازی‌های درخشان، بافت‌های به شدت واقعی و انیمیشن‌های دقیق صورت و بدن شخصیت‌ها شد. تنها جایی که می‌توانید این محصول را در نسل گذشته روی کنسول‌های خانگی روی نرخ ۶۰ فریم تجربه کنید، کنسول‌های پلی‌استیشن ۴ پرو و ایکس باکس وان ایکس است که اگر هر کدام از این سیستم‌های سرگرمی را دارید و هنوز به نسل نهم ورود نکرده‌اید، پس تجربه این عنوان را هم از دست ندهید.

شماره ۴ | بازی Yakuza 6: The Song of Life

گرافیک بالا

بازی‌های ژاپنی اصولاً گرافیک قابل قبولی دارند، اما نه تا حدی که بتوانید لذت ببرید. علاقه‌ استودیوی‌های بازی‌سازی شرقی بیشتر روی آزادی عمل بخش گیم‌پلی و همچنین داستان‌سرایی عمیق است و به همین خاطر محصولات استودیوهایی نظیر کپکام (Capcom)، اسکوئر انیکس (Square Enix) و حتی فرام سافتوور (FromSoftware) همیشه سرگرم‌کننده هستند.

سری بازی Yakuza از زمان پیدایش کنسول پلی‌استیشن۲ موفقیت جهانی کسب کردند و با توجه به بودجه‌ کمی که تیم سازنده در آن‌ سال‌ها در اختیار داشته، بنابراین خیلی بعید بود که نسخه‌های غربی به زودی سر از بازارهای بین‌المللی در بیاورد. رفته رفته قدرت تیم سازنده بیشتر شد و ما حتی اکنون می‌بینیم که نسخه‌های جدید این مجموعه هم در بازارهای شرقی و هم غربی به صورت همزمان منتشر می‌شود و هر دو گروه از مخاطبان به خاطر سبک و علایق متفاوتشان به خوبی از چنین محصولی استقبال می‌کنند.

با این حال، Yakuza 6: The Song of Life محصولی بود که حتی از لحاظ بصری و گرافیک بالا بسیار پیشرفت کرد و موتور بازی‌سازی دراگون (Dragon Engine) توانست تعریف‌های جدیدی از سیستم تخریب‌پذیری محیطی بدون استفاده از رندرهای از پیش طراحی شده انجام دهد. نورپردازی واقع‌گرایانه، بافت‌های نرم و طبیعی، انیمیشن‌های باورپذیر و موارد دیگر فنی برای اولین بار در همین بازی دیده شده‌اند که بعدها به صورت بهبودیافته‌تر در دیگر عناوین مجموعه از جمله دو بازی Lost Judgment و Yakuza: Like a Dragon هم پیاده‌سازی شده و مخاطبان را بسیار هیجان‌زده کرد.

شماره ۳ | بازی Horizon: Zero Dawn

گرافیک بالا

در خصوص بازی Death Stranding توضیح داده‌ایم که تیم استودیوی بازی‌سازی کوجیما پروداکشنز (Kojima Productions) توانست به واسطه کمپانی سونی به موتور بازی‌سازی دسیما دسترسی پیدا کرده و محصول اول خودشان را به خوبی توسعه و تولید کنند. بعد از توقف ساخت نسخه‌های جدید سری بازی Killzone، استودیوی گوریلا گیمز به دنبال توسعه و تولید محصولی رفت که امروز ما آن را یکی از پرچمداران خانواده سونی می‌شناسیم.

بازی Horizon Zero Dawn به خاطر همان موتور بازی‌سازی دارای منابع زمینی گسترده مثل پوشش‌های گیاهی و آب و هوای متنوع است که شخصیت‌های طراحی شده در سطح عالی در همان جهان یکپارچه زندگی می‌کنند و در صورت نیاز مخاطب، با الوی (Aloy) یعنی قهرمان داستان نیز تعامل خواهند داشت. حتی با وجود ربات‌‌های مکانیکی بزرگ و کوچک که زندگی انسان‌ها را تهدید می‌کنند؛ اجرا کردن چنین بازی با گرافیک بالا روی کنسول پلی‌استیشن ۴ بدون افت نرخ ۳۰ فریمی کار عجیبی بود که تیم سازنده به راحتی از پس آن برآمد.

شماره ۲ | بازی Hellblade: Senua’s Sacrifice

گرافیک بالا

شاید عجیب باشد که محصولی را در فهرست خودمان داشته باشیم که توسط فقط ۲۰ نفر در استودیوی بازی‌سازی نینجا تئوری (Ninja Theory) ساخته شده است؛ اما به هر حال جلوه‌های فنی و بصری بازی Hellblade: Senua’s Sacrifice چیزی نیست که بتوانیم به راحتی از کنارش عبور کنیم. سیستم موشن کپچر برای باورپذیرتر کردن محیط کل بازی به صورت گسترده مورداستفاده تیم سازنده قرار گرفته و بازی ملینا یورگنس (Melina Juergens) در نقش Senua خودش گواه همین موضوع است.

با این حال، نکته شگفت‌انگیز دیگری که علاوه بر تعداد تیم سازنده در اینجا وجود دارد، این است که چگونه آن‌ها توانستند بهترین محیط پایدار را به وسیله موتور بازی‌سازی آنریل انجین ۴ توسعه دهند؟ بحث فقط ساخت محیط نیست؛ چراکه هر کدام از هنرمندان باید روی جزئیات محیطی، جزئیات بافت بسیار بسیار واقعی صورت و همچنین جلوه‌های تصویر کار می‌کردند که چنین عملی حتی در تیم‌های بزرگ‌تر هم به وقوع نمی‌پیوندد. مطمئناً‌ مقایس مورد مهمی نیست، اما هضم کردن این همه جزئیاتی که در طول گیم‌پلی مشاهده می‌کنید کار دشواری خواهد بود. بنابراین باید صبر کنیم و ببینیم که تیم سازنده با نسخه بعدی چه کارهایی می‌تواند انجام دهد.

شماره ۱ | بازی Gran Turismo Sport

گرافیک بالا

به طور کلی این موضوع سخت است که بخواهیم از بازی‌های اتوموبیل‌رانی در فهرست‌های این‌چنینی استفاده کنیم، چراکه همین عناوین به سختی دید مستقیمی به کاربر می‌دهد تا بتواند جزئیاتی که می‌بینید را درک کند. من و بسیاری از شما گیمرهایی که در حال خواندن این مقاله هستید، اصولاً ترجیح می‌دهیم تا عناوین ریسینگ را به صورت سوم شخص، یعنی از زاویه دید خارج از اتوموبیل تجربه کنیم و بنابراین حتی جزئیات درون کابین خودروها برایمان اهمیتی ندارد.

تنها نکته‌ای که شاید به خوبی بتوانیم درک کنیم، مباحث مربوط به سیستم نورپردازی است و اینکه وقتی در پیست مسابقات به سمت راست یا چپ می‌چرخیم، چگونه بازتاب نور خورشید به صورتمان می‌خورد. قبل از انتشار بازی Gran Turismo 7 به عنوان پادشاه جدید و به حق محصولات شبیه‌ساز اتوموبیل‌رانی روی کنسول پلی‌استیشن ۴، استودیوی بازی‌سازی پولی‌فونی دیجیتال (Polyphony Digital) ویترینی خیره‌کننده در اختیار مخاطبان روی کنسول‌های نسل هشتم قرارداده بود که ما آن را بازی Gran Turismo Sport صدا می‌کنیم.

رندرهای به کار رفته در این بازی بر مبنای فیزیک کار می‌کند، یعنی تاثیرات آب و هوایی روی لغزندگی ماشین یا کنترل کردنش مورد استفاده قرار گرفته و همچنین اگر بخواهیم جزئیات صوتی را کنار بگذاریم، تمام طراحی مدل‌های خودرو و جزئیات دیوانه‌کننده بافت‌های داخلی و خارجی آن در بالاترین سطح ممکن قرار دارد. حتی تجربه این محصول روی کنسول پلی‌استیشن ۴ پرو که خروجی کیفیتی 4K بومی‌ شده یا Native را ندارد هم همچنان چشم‌نواز خواهد بود.

فهرست ۱۵ بازی با گرافیک بالا همینجا به اتمام می‌رسد و سعی کردیم محصولاتی که واقعاً برجسته هستند، در پیش روی شما قرار دهیم. البته سعی شد که محصولات نامبرده شده در این مقاله، کاملاً مولتی‌پلتفرم باشد تا نخواهیم طرف بخش مشخصی از کنسول‌های سونی یا مایکروسافت را بگیریم. به هر حال، این عناوین محصولات برجسته‌ای هستند که اگر پیش روی مخاطبان تازه وارد به صنعت قرار بگیرند، حتی فکر نخواهند کرد که سال‌ها از عمر هر کدامشان گذشته است. همه این محصولات در فروشگاه دراگون شاپ برای خرید موجود هستند؛ بنابراین برای رفتن به صفحه اصلی فروش هر بازی، لطفاً از طریق لینک‌های درج شده در هر دسته‌بندی مربوط به بازی‌ها در طول همین مقاله استفاده کنید.

منبع: Gamingbolt

کلیدواژه : ps5xbox s seriesxbox x series
علی جلیلی
درباره ما
ارسال دیدگاه